حجيّت و نقش دانش های بشری در فهم و نقد روايات - صفحه 30

ما مكلفيم در علم هيئت و نجوم و تشريح و علم حيوان و نبات و دقايق موجودات نظر كنيم و عبرت گيريم، تمام علوم و حكمت طبيعي تفسير اين آيه است. ۱
و در ذيل آيه 23 سوره مرسلات آورده است:
کسي نمي تواند به کنه اين آيه برسد که مضمونش مکرر در قرآن آمده است: «مگر آن‌که از دقايق علم تشريح و وظايف الاعضاء آگاه باشد».۲

حديث و دانش‌هاي بشري

علامه در ذيل روايتي از امام رضا( آن را از «اضبط» احاديث در دانش نجوم مي داند ۳ و روايت “ طَبائعُ الجِسمِ عَلي اَربَعَةٍ فَمِنها المـَوادُ الَّذي لا تُحيي النَفسَ اِلّا بِهِ وَ بِنَسيمِهِ وَ يَخرُجُ ما فِي الجِسمِ من داءٍ وعُفُونَةٍ» را موافق با طب مي داند كه علماي طب قديم ما زودتر از پزشكان اروپايي به كشف آن نايل آمده اند. ۴ و در شرح اين فراز از دعاي صحيفه كه مي‌فرمايد: “ اَلَّلهُمَّ امزُج مِياهَهُم بِالوَباء» ، مي‌نويسد:
به هر حال، كلام آن حضرت(، از دقايق و اسرار علم طب است و از نور ولايت و روح امامت صادر گرديده است. ۵
و در ذيل اين فراز صحيفه “ و سكانُ الهواءِ و الارضِ و الماءِ» مي‌گويد:
با آن كه حكما، عناصر اربعه را آب و خاك و باد و آتش مي‌دانستند، اما حضرت( آتش را نياورد، چون در علوم عصري ثابت شده است بالاي عنصر هوا، كره آتش موجود نيست. ۶
و ادعيه ديگري را نيز با دانش پزشكي و وظايف الاعضا، تفسير كرده است. ۷
او در ذيل كلام امام كه مي‌فرمايد: «الامام زمام الدين»، آن را يكي از اصول علم جامعه شناسي و از جمله قواعد سياسي بر مي شمرد كه دلالتش بر مقصود از هر كلام ديگر رساتر است ۸ و در ذيل روايت امام رضا( ـ كه در پاسخ به سؤالي از رؤيت، به خط خويش نوشتند: “ اِتَّفَقَ الجـَميعُ لاتَمانُعَ بَينَهُم اِنَّ المـَعرِفَةَ مِن جَهَةِ الرُؤيَةِ ضَرورَةٌ» ـ مي‌نويسد:

1.همان، ج۲، ص۴۰۹ .

2.همان، ج۱۰، ص۱۱۸ .

3.مجمع البيان، ج۸، ص۴۲۵ .

4.«طبيعت‌هاي جسم روي چهار چيز استوار است، هوا که جان انساني جز بدان و به نسيم آن زنده نباشد و هر درد و عفونت را از بدن بيرون کند» ( الوافي، ج۲۶، ص۵۲۶) .

5.«خدايا آب آنان را به وبا بيالاي» (صحيفه كامله سجاديه، ص۱۹) .

6.همان ص۲۷ .

7.«الحَمدُ لِلّهِ الَّذي رَكَّبَ فينا آلاتِ البسط» (صحيفه، ص۱۸) و... جَعَلتَ لي قُوتاً مِن فَضلِ کلامٍ و شرابٍ اَجرَيتَهُ لِاَمَتِكَ الَّتي اَسكَنتَنِي جَوفَهاوَ اَو دَعتَني رَحِمَها (همان، ص۱۱۵) .

8.شرح اصول الكافي، ج۵، ص۲۰۷ .

صفحه از 54