متشرعه» ۱ در مورد عرفان و اصحاب آن به چشم نمي خورد. ثانياً ايشان در تعريفي که از آنها به دست داده، مي گويد:
آنها جماعتي اند که به دقت در معارف الهي و تهذيب باطن پرداختند و مردم را عملاً به راه خواندند و نه علماً. ۲
و يا در عبارتي ديگر مي گويد:
عمل محققين صوفيه مخالف شرع نيست. ۳
لذا از بررسي مجموع اقوال وي و آنچه آورديم، معلوم مي شود که مراد از متصوفه در نظر او کساني اند که با اخذ شريعت و عمل به سنن، تن به رياضتهاي شرعي سپرده اند و عادتاً، همانند عرفا، طريق معمول در مباحث نظري را نپيموده اند. سخن ابونصر سراج در اللمع في التصوف نيز مؤيد همين معناست. او مي گويد:
صوفيان در پي نوع خاصي از علم نبودند. ۴
تصوف مقبول
علامه در مواجهه با آراي آنها، همچون موارد ديگر اعتدال و مشي محققانه را از كف نداده، مينويسد:
همان طور كه در فقه راهي است كه مورد پسند ائمه است و مسيري است كه مورد پسند ايشان نيست، مانند قياس و رأي، تصوف نيز اين چنين است كه برخي از آن مشروع، مثل عبادات و رياضتهاي شرعي. ۵
و لذا در موارد متعددي به دفاع از آنها برخواسته، برخي روشهاي ايشان را تأييد ميكند ۶ و بعد از نقل داستان ابولبابة در پي نزول آيه 28 سوره انفال، ۷ ميگويد:
پيامبر( منكر اين رياضتهاي غير منصوص ـ كه ابولبابة بر خود تحميل كرد ـ نشد. پس انجام آن جايز است. ۸
او بر اين باور است كه بسياري از آنها ترك شريعت نمي كردند. ۹ لذا از آنها تعبير به «صوفيه متشرع» كرده است. ۱۰ وي حتي در باب «ورود صوفيه بر امام صادق( و اعتراض ايشان بر آنها، که مردم را از
1.صحيفه سجاديه، ص۳۴ .
2.روح الجنان، ج۱، ص۳۲۵ .
3.منهج الصادقين، ج۱، ص۱۰۴ .
4.دانشنامه جهان اسلام، ج۷، ص۳۷۷ .
5.شرح اصول الكافي، ج۲، ص۴۱ .
6.«او ذكر جلي صوفيه را مورد تأييد شرع ميداند» (روح الجنان، ج۱، ص۳۵۵ و ج۲، ص۴۱۱) .
7.«و بدانيد كه اموال و فرزندان شما [وسيله] آزمايش [شما] هستند» كليني و زهري نقل كردهاند كه آيه مذكور، در شأن ابولبابة نازل شد و بعد آن او بر خود سخت گرفت .
8.مجمع البيان، ج۴، ص۵۳۶ .
9.منهج الصادقين، ج۲، ص۴۲۲ .
10.روح الجنان، ج۱، ص۳۴۵ .