با اين وجود، باز هم ميتوان اظهار داشت كه روايات تفسيري، بويژه در شرح و تفسير آيات، كمتر مورد توجه رشيد رضا بوده و در اين تفسير حجم متنابهي از روايات در مباحث استطرادي استفاده شده است. علاوه بر آن، او نيز، همچون عبده، در مواردي اشاره ميكند كه روايات مانع از فهم معناي درست آيه ميشود ۱ و يا حتي در خصوص احكام فقهي و آيات الاحكام قايل است كه حكم آيه به وضوح مشخص است و نيازي به هيچ گونه مأخذ و منبع ديگري، مانند روايات، براي به دست آوردن حكم فقهي آيه نيست. ۲
مطلب ديگري که نشان ميدهد رشيد رضا اهتمام زيادي نسبت به روايات نداشته، آن است که وي در موارد زيادي، از معيار «نقل به معنا» جهت نقد و رد احاديث استفاده کرده؛ ۳ به گونهاي که برخي از نويسندگان او را به استفادة افراطي از اين معيار در ردّ روايات متهم كردهاند. ۴
با وجود بدبيني مؤلفان المنار، بويژه عبده، نسبت به روايات تفسيري، تفسير مأثور را يكسره رد و انكار نميكنند. رشيد رضا بر اين باور است كه اقوال صحابه و تابعان، براي معناي لغوي كلمات، حجت است. او همچنين روايات مرفوع به پيامبر( را در تفسير معتبر ميداند؛ اگر چه نقل صحيح را در اين مورد اندك ميداند. ۵ وي در برخي موارد از روايات تفسيري نيز بهره گرفته است؛ مثلاً دربارة معناي سبع المثاني به حديث استناد كرده و بر صحت آن نيز تأكيد ميكند. ۶ با اين حال، همانگونه که بيان شد، در مباحث استطرادي بيشتر از اصل تفسير از روايات استفاده كرده است؛ به عنوان نمونه، در خصوص اينكه آيا بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ جزء سوره فاتحه است يا نه؟ بحث نسبتاً مفصلي مطرح كرده و از روايات زيادي نيز بهره گرفته است. وي در همين موضوع به مقايسه احاديث متعارض پرداخته و با نقد سندي و متني آنها، دستهاي را ـ كه قايل به جزئيت بسمله شدهاند ـ پذيرفته است. ۷ وي در خصوص اين احاديث به اختلاف الفاظ حديث از منابع گوناگون نيز اشاره نموده است. ۸ رشيد رضا از منابع شيعي در حديث استفاده نكرده، اما از طرق متعدد روايت براي تقويت آن بهره گرفته ۹ و به اضطراب متن روايات در خصوص يك موضوع اشاره كرده است. ۱۰ در مواردي نيز درصدد است تا بين روايات متعارض جمع كند. ۱۱ در مجموع، ميتوان بيان كرد، در تفسير المنار، روايات، بويژه در شرح و تفسير آيات، جايگاه ويژهاي ندارد.
1.همان، ج۵، ص۳۲۱ .
2.همان، ج۵، ص۱۲۰ .
3.همان، ج۸، ص۱۵۳، ج۳، ص۳۱۶ به بعد .
4.موقف المدرسة العقلية الحديثة من الحديث النبوي الشريف، ص۳۱۱ .
5.المنار، ج۱، ص۷ و ۸ .
6.همان، ج۱، ص۹۵ .
7.همان، ج۱، ص۸۶ .
8.همان، ج۱، ص۸۶ به بعد .
9.براي نمونه رك: همان، ج۱۱، ص۵۹ و ۳۵۰ .
10.همان، ج۲، ص۳۸ .
11.همان، ج۱، ص۱۱۵ .