خبر واحد و حجيت آن
علما در حجيت اخبار قطعي السند، چه اخبار متواتر و چه اخبار غير متواتر ـ كه همراه با قراين قطعي الصدور از پيامبر( باشند ـ شكي ندارند، ۱ اما در خصوص حجيت خبر واحد در ميان آنان اختلاف نظر وجود دارد. ۲ رشيد رضا در اين خصوص ديدگاه ويژهاي دارد که قابل توجه و بررسي است. او دو شرط براي حجيت خبر واحد قايل شده است: نخست اينكه ظن حاصل از خبر واحد بايد به مرحلة اطمينان و وثوق برسد و ديگر اينكه وثوق و اطمينان هر شخص براي خودش اعتبار دارد و كسي حق ندارد بگويد به دليل اينكه فلان خبر، نزد ديگري اطمينان آور بوده، پس براي من نيز حجت است و به اصطلاح، ظن شخصي در حجيت خبر واحد لازم است، نه ظن نوعي. ۳ در واقع، در ديدگاه مفسر المنار يك خبر هم ميتواند حجت باشد و هم حجت نباشد؛ يعني حجيت خبر واحد بستگي به ميزان وسواس و زودباوري افراد و يا روشها و مباني فكري آنان دارد. نتيجة اين ديدگاه، آن است كه اگر كسي بر اساس خبر واحد، حكمي از احكام عبادي و يا ديگر وظايف فردي را به دست آورد، پيروي از آن حكم تنها بر خود او واجب خواهد بود و ديگران نميتوانند در رد يا قبول آن از وي تقليد كنند. بيشك، همين ديدگاه، يكي از عواملي بود كه رشيد رضا، به راحتي، بسياري از احاديث را در حوزة اعتقادات و احكام (مانند احاديث ربا) به نقد كشيد و ديدگاههايي مخالف عموم محدثان اهل سنت ارائه كرد.
به نظر ميرسد كه ديدگاه رشيدرضا با سؤالات و مسائل متعددي روبهرو باشد که به برخي از آنها اشاره ميکنيم: اولاً، مطابق آنچه رشيدرضا ميگويد، خواسته يا ناخواسته، سنت را در معرض آراي شخصي قرار ميدهد؛ زيرا هركس ممكن است به دليل پيش فرضها و يا اعتقادات خاص خود به روايتي اعتماد كند. ثانياً، در صورتيكه نظر رشيدرضا صحيح باشد، ديگر مجالي براي اختلافات مذهبي باقي نميماند؛ زيرا هركس مطابق با مذهب خود به روايات مذاهب ديگر بياعتماد خواهد بود. ثالثاً، در هر فن و علمي تنها ديدگاههاي خبرگان و متخصصان، با وجود اختلاف، معتبر است و اينگونه نيست كه ديدگاه و بيان هر كسي معتبر و داراي ارزش و جايگاه باشد.
آنچه بيان شد، مربوط به حجيت خبر واحد در احکام عملي است؛ زيرا در نظر مؤلفان المنار، روايات و اخبار آحاد در مسائل اعتقادي حجت نيست. اين ديدگاه هم در آراي رشيدرضا ۴ ديده ميشود و هم در تفسير جزء عم عبده ۵ وجود دارد.
به نظر نگارنده، بياعتنايي عبده و رشيد رضا نسبت به احاديث آحاد از ديدگاه سيدجمالالدين اسدآبادي متأثر است. عبدالقادر مغربي، شاگرد سيد جمال، در خصوص مباني استاد خود مينويسد:
1.روش علامه طباطبايي در الميزان، ص۲۱۲ .
2.التفسير و المفسرون، ج۲، ص۲۷۵ .
3.المنار، ج۱، ص۱۳۷ و ۱۳۸ .
4.همان، ج۳، ص۲۹۱ .
5.تفسير جزء عم، ص۱۸۲ .