المنكرون لها أكثر.
از طرف ديگر، دليل رشيد رضا بر اينكه اين احاديث در صحيحين نيامده، دليل قانع كنندهاي نيست؛ زيرا كسي ادعا نكرده كه تمام احاديث صحيح در صحيحين آمده است. ابنحجر در مقدمة فتح الباري از بخاري روايت كرده است:
لم أخرج في هذا الكتاب إلا صحيحاً و ما تركتُ من الصحيح أكثر.۱
مسلم نيز در صحيحش در باب «التشهد في الصلاة» مينويسد:
ليس كل شيء عندي صحيح وضعته ههنا، انما وضعتُ ههنا ما أجمعوا عليه.۲
4. تعارض با عقل
خردگرايي افراطي مؤلفان المنار موجب شده تا به تأويلات ناروايي در تفسير برخي آيات روي آورند. همين رويكرد در برخورد با احاديث نيز ديده ميشود؛ بدين شكل كه در اين تفسير از معيار «تعارض با عقل» در نقد متن روايات به شكل گستردهاي استفاده شده و از طرف ديگر، در مواردي شاهد افراط در به كارگيري اين معيار هستيم؛ به گونهاي که برخي از دلايل رشيد رضا در رد و طرد روايت مخدوش و غير قابل قبول است. قبل از ذكر مصاديق، توجه به اين نكته ضروري است كه اولاً، رشيد رضا عموماً در كنار معيار تعارض با عقل از معيارهاي ديگر نقد متن نيز بهره گرفته و به ندرت، متني را تنها به دليل تعارض با عقل رد كرده است. ثانياً، وي، علاوه بر تصريح به تعارض روايات با عقل در مواردي از استدلالهاي عقلاني در ارزيابي روايت بهره گرفته است.
از جمله مواردي كه رشيد رضا روايتي را مخالف عقل دانسته، روايتي است كه ميگويد تمام اسرار قرآن در سورة فاتحه و اسرار سوره فاتحه در بسم الله و اسرار بسم الله در حرف باء و اسرار حرف باء در نقطه آن است. ايشان در نقد اين روايت مينويسد:
صدور اين روايت از پيامبر( و اصحابش به اثبات نرسيده و علاوه بر آن، اين روايت معقول نيست. ۳
گفتني است که ادعاي نامعقول بودن اين حديث، پذيرفتني مينمايد؛ زيرا در زمان پيامبر( حروف نقطهدار نبوده و نقطه شناخته شده نبوده است. به علاوه، روايت فوق به صورت مرسل آن هم در آثار قرن هشتم يافت ميشود و در جاي ديگري نيامده و بعيد نيست از مجعولات غُلات باشد.
همو در جايي ديگر حديثي از امام علي( نقل كرده و در نقد آن، علاوه بر تناقض با احاديث ديگر، به دور بودن حديث از عقل اشاره ميكند. ۴ و يا به تعارض رواياتي كه دربارة تابوت بني اسراييل وارد شده، پرداخته و مينويسد: