تجربه بشري ثابت کرده است که حاکمان، پس از گذشت زماني از زمامداري، در چشم رعايا از عظمت و قداست خالي ميشوند، ولي پيامبر اکرم چنين سرنوشتي را پيدا نکرد. قداست مقام ايشان در مدّت زمامداري افزونتر شد و فراتر رفت؛ نه آن که فروتر گردد. بايد بررسي نمود که راز اين نتيجه چه بود؟
اخلاق مبارزاتي (جلوههايي از اخلاق سياسي پيامبر قبل از تشکيل حکومت [در مکه و پيش از هجرت])
1. قاطعيّت و جدّيّت در اهداف
در آغاز بعثت و شروع دعوت پيامبر اکرم، و پس از اقبالي که از سوي گروه اندکي از جوانان ـ که در شهر مکه زندگي ميکردند ـ به آيين ارائه شده از سوي ايشان صورت گرفت، سران شهر مکه نگران گسترش اين دعوت شدند و تلاش کردند تا با تهديد يا تطميع پيامبر، ايشان را از ادامه فعّاليّت خويش بازدارند. قاطعيّت ايشان در ادامه فعّاليّتهاي تبليغي و جدّيّت در اهداف مبارزاتي، از ويژگيهاي عملکرد پيامبر در سرزمين مکه و در آغاز انقلاب دين اسلام است.
تعبير مشهور رسول الله در برابر تهديدها وتطميعهاي سران قريش ـ که: «به خدا قسم اگر خورشيد را در دست راست من بگذارند و ماه را در دست چپ من قرار دهند، من دست از اين کار نخواهم کشيد تا اينکه در اين راه هلاک شوم يا اينکه خداوند مرا نصرت داده و بر آنان غالب آيم» ۱ ـ به روشني دلالت بر همين استواري و جدّيّت در راه هدف دارد.
همين ايمان به راهي که انتخاب شده است و پايداري در اين مسير، رمز پيشرفت حرکتي بود که پيامبر اکرم در جهان آن روز آغاز کرد. به طور کامل پيداست که اگر رهبر يک حرکت اجتماعي، کمترين ترديد يا اضطرابي از خود نشان دهد، هرگز نخواهد توانست مطلوب خود را به کرسي بنشاند. همة جنبشهاي تودهاي که در طول تاريخ بشر در جوامع گوناگون به پيروزي رسيدهاند، از همين عنصر جدّيّت و قاطعيّت در روحيّات رهبر جنبش برخوردار بودهاند. ۲
2. صراحت در بيان اهداف و عدم مجامله با دشمن در عين ضعف نيرو و تجهيزات
ميدانيم که در آغاز بعثت پيامبر اکرم، در زماني که تعداد کساني که به دين اسلام گرويدند، بسيار اندک بودند، سران قريش ـ که خطر دعوت پيامبر اکرم را نسبت به جاه و مقام، مال و منال خود به خوبي درک ميکردند ـ در صدد آزار و اذيّت ايشان برآمدند تا آن حضرت را از ادامه مسير الهي خود بازدارند. رسول گرامي اسلام ـ که در آن زمان، از لحاظ عِدّه، ياران فراواني نداشت و داراي عُدّه کافي نبود، بدون آن که سستي کرده و به مجامله با قريش بپردازد، در بيان اهداف خود صراحت به خرج ميداد.
1.السيرة النبويّة، ج۱، ص۲۸۴ ـ ۲۸۵؛ زندگاني محمّد صلّي الله عليه و آله پيامبر اسلام، ج۱، ص۱۶۶؛ بحار الأنوار، ج۱۸، ص۱۸۰ ـ ۱۸۲ .
2.نمونه اعلاي آن انقلاب اسلامي ايران است که در رأس آن شخصيّتي قرار داشت که سر تا پا ايمان به راه و هدف بوده، با قاطعيت و جديت و بدون هيچ ترديد و اضطرابي حرکت خويش را تا پيروزي ادامه داد .