اخلاق سياسی در رفتار پيامبر(ص) - صفحه 108

بديهي است كه حضور مسلمانان در شهر مکه موجب استواري بيشتر موضع پيامبر بوده و بر شکوه حرکت‌هاي آن حضرت مي‌افزود. در آن دوران ـ که تعداد ايمان آورندگان به دين اسلام بسيار اندک بود ـ طبيعي است که هر چه افراد بيشتري به محضر رسول گرامي اسلام رفت و آمد مي‌کردند، جلال و عظمت ايشان در ديدگان اهل مکه، و تاجران و زايراني که به آن شهر رفت و آمد مي‌کردند، افزون مي‌شد، اما رسول گرامي اسلام دستور به هجرت به حبشه داد تا حداقل بخشي از مسلمانان از شکنجه و آزار مشرکان در امان باشند.

اخلاق زمامداري (جلوه‌هايي از اخلاق سياسي پيامبر پس از تشکيل حکومت [در مدينه و پس از هجرت])

الف. سياست داخلي

1. همراهي با رعيت در امور خرد و کلان

يکي از مواردي که در اخلاق سياسي براي حاکمان جوامع مختلف لازم شمرده مي‌شود، و معمولاً فيلسوفان سياسي دنيا آن را ضروري مي‌دانند، آن است که حاکم و شهريار نبايد در بسياري از کارهايي که مردمان عادّي انجام مي‌دهند، با آنان مشارکت و همراهي داشته باشد؛ و اين را با شکوه و جلال لازم براي زمامدار جامعه در تعارض مي‌دانند. حاکم در منطق اينان بايد در مکانتي فراتر از رعيّت قرار داشته باشد، نه آن‌که رعايا او را هم رتبه خويش ببينند؛ اگر چه اين هم رتبه بودن تنها در انجام امور جاري همگاني جامعه باشد. به تعبير اينان، چنانچه رعايا ببيند زمامدار جامعه، هم اندازه و همانند ايشان، به کارهاي عادي معيشتي مشغول است، دچار توهّم شده و خود را هم عرض و هم ارزش زمامدار مي‌بينند، و در نتيجه، فرمانبَر و فرمانبُردار مطيعي نخواهند بود.
عمل پيامبر اکرم، در دوران زمامداري موفقي که طي ده سال ارائه داد، نشان دهنده بطلان اين نظريّه است. ايشان، نه تنها در ابتداي تشکيل دولت اسلامي در مدينه، در همان اوّلين مرحله قرار گرفتن در جايگاه يک حاکم و زمامدار جامعه، بر خلاف چنين دستورالعملي اقدام نموده و «ابتدا خود آن حضرت دست به کار ساختمان مسجد شد تا مسلمانان نيز ترغيب شوند»، ۱ بلکه در تمام دوره زمامداري نيز اين‌گونه همراهي و مشارکت عملي با مردم تحت حاکميّت ايشان، در امور خرد و کلان، به چشم مي‌خورد؛ از جمله در زماني که به پيامبر اکرم اطلاع داده شد که احزاب و گروه‌ها و قبايل مختلف با يکديگر متحد شده و عليه مسلمانان آماده جنگ هستند و به سوي مدينه در حال حرکت‌اند، رسول خدا، بنا بر پيشنهاد سلمان فارسي، «دستور داد تا اطراف شهر را خندق حفر کنند و خود آن حضرت نيز حفر قسمتي از آن را بر عهده گرفت». ۲

1.السيرة النبويّة، ج۲، ص۱۴۱؛ زندگاني محمّد، ج۱، ص۳۲۸؛ بحارالأنوار، ج۱۹، ص۱۱۲ .

2.السيرة النبويّة، ج۳، ص۲۲۶؛ زندگاني محمّد، ج۲، ص۱۵۳ ـ ۱۵۴؛ تاريخ يعقوبي، ج۲، ص۵۰ .

صفحه از 124