بازکاوی مفهوم و کاربرد واژه‌های «زکات» و «صدقه» در روايات - صفحه 154

شگرفي بر بحث مفهوم شناسي ندارد، اما يادکرد دو نکته مفيد مي‌نمايد: نخست، آن که کاربرد قرآني اين واژه در نخستين سال‌هاي بعثت پيامبر صلّي الله عليه و آله در مکه نشان مي‌دهد که عرب با معناي اصطلاحي (يعني بُعد مالي) اين واژه آشنا بوده است، و مؤيد آن، اين است که هيچ گزارش تاريخي وجود ندارد که مخاطبان اوّلين، با شنيدن اين واژه نسبت به مفهوم آن، ابراز ترديد يا جهل کرده باشند، و اين مي‌تواند اصالت آن را در لغت عرب، تأييد نمايد. ۱
دوم، آن که ادعاي مستشرقان، بسي نااستوار مي‌نمايد؛ چه اين که واژه زکات در سوره‌هاي مکي، مکرر آمده است، در حالي که پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله لغت عبري يا هر گونه لغت غير عربي را نمي‌شناخت و با يهود نيز صرفاً پس از هجرت ارتباط برقرار کرد. افزون برآن، واژه مشترک بين دو لغت (عربي و عبري) هرگز دليل برگرفتن يکي از ديگري نيست و تعيين بدون دليل ناقل و منقول، سخني نيست كه بتوان به راحتي آن را پذيرفت. ۲

زكات در فقه

فقيهان، تعاريف گونه‌گوني براي زکات ارائه نموده‌اند، اما در ميان فقهاي شيعه، دو تعريف براي زکات، شهرت فزون‌تري يافته‌است:
نخست، تعريفي که محقق در المعتبر ارائه کرده است: «حق يجب في المال يعتبر في وجوبه النصاب». ۳ اين تعريف، از سوي فقيهان پس از او، غالباً نقد شده و اشکالاتي بر آن وارد گرديده است. ۴
تعريف دوم، از سوي شهيد ارائه شده است: «الصدقة المقدّرة بالاصالة ابتداء». ۵ اين تعريف، اشكالات كمتري دارد. ۶ به همين جهت، با اندکي تفاوت در تعبير، از سوي فقيهان مقبوليت فزون‌تري يافته است؛ ۷ گو اين که از پاره‌اي نقدها نيز مصون نمانده است. ۸
در بين فقيهان اهل سنت، تعريف ذيل، با اندکي اختلاف در تعبير، بيشتر به چشم مي‌خورد: «اسم لقدر مخصوص من مال مخصوص يجب صرفه لاصناف مخصوصة بشرايط». ۹

1.ممكن است كاربرد آن در لغت يهودان ساكن در حجاز و ديگر اراضي عربي موجب رهيافت اين واژه (هر چند) به شكل معرَّب آن) به گويش عربي شده باشد؛ همچنان كه صلاة نيز چنين است؛ در ادّعاي اين گروه (ويراستار) .

2.ر.ک: فقه الزکاة، دراسة مقارنة لاحكامها و فلسفتها في ضوء القرآن و السنة، ج۱، ص۳۹ ـ ۴۰ .

3.المعتبر في شرح المختصر، ج۲، ص ۴۸۵؛ نيز ر.ک: تذکرة الفقهاء، ج۵، ص۷ .

4.از جمله آن که از سويي شامل خمس هم مي‌شود (در مثل غوص و معدن که نصابي ويژه دارد) و ازسوي ديگر، زکات مستحب (همچون مال التجاره از ديدگاه مشهور) را شامل نمي‌گردد (ر.ک: كنز العرفان في فقه القرآن، ج۱، ص ۲۱۸؛ ذخيرة المعاد، ج۳، ص ۴۱۸؛ مدارک الاحکام في شرح شرايع الاسلام، ج۵، ص۵؛ رياض المسائل، ج۵، ص۳۳) .

5.الدروس الشرعية، ج۱، ص۲۲۷ .

6.چه اين که «صدقه» در عين حال که جنس تعريف است، خود، بسان قيدي، «خمس» را خارج مي‌کند و با قيد «مقدّرة» ساير انفاقات مالي مستحب يا واجبي که از سوي شرع تحديد نشده‌اند (همچون نفقه اقارب) خارج مي‌گردد و با قيد «بالاصالة» نذر و مانند آن، و سرانجام با قيد «ابتداء» کفّاره و مانند آن خارج مي‌شوند .

7.براي نمونه ر.ک: المهذب البارع، ج۱، ص۴۹۹؛ مسالک الافهام، ج۱، ص۳۵۶؛ مجمع الفائدة و البرهان، ج۴، ص۶؛ ذخيرة المعاد، ج۲، ص۴۱۸؛ جواهر الکلام، ج۱۵، ص۳ .

8.ر.ک: کنز العرفان في فقه القرآن، ج۱، ص۲۱۸ .

9.الاقناع في حل الفاظ ابي شجاع، ج۱، ص۱۹۵؛ نيز ر.ک: شرح الازهار، ج۱، ص۴۴۷؛ مغني المحتاج، ج۱، ص۳۶۸؛ الثمر الداني، ص۳۲۲؛ مواهب الجليل لشرح مختصر خليل، ج۳، ص۸۰ .

صفحه از 168