در بحث مفهوم شناسي فقهي واژه زکات، يادکرد چند نکته سزامند است:
نخست، اينکه «زکات» گاهي بر فعل مکلّف اطلاق ميگردد و ديگر گاه، بر مال يا حق مالي که بايد پرداخت گردد. ۱ تعاريف فقيهان، ناظر بر کاربرد دوم است.
دوم، آن که برخي محققان و فقيهان به اين نکته اذعان کردهاند که واژة زکات در متون قرآني و روايي، اعم از زکات مال، زکات فطره و خمس بوده ۲ و حتي گاه، همين تعميم را در متن فقهي خود اعمال کرده، ۳ بر تعميم آن به «واجب و مستحب» نيز تصريح نمودهاند؛ ۴ گو اين که اطلاق آن را منصرف به «زکات مال» دانستهاند. ۵ اين نکتهاي است که در بحث مفهوم شناسي قرآني و حديثي اين واژه، بدان خواهيم پرداخت.
سوم، آنکه تناسب زکات اصطلاحي با مفهوم طهارت (:معناي لغوي زکات)، از آن روست که شخص را از گناهان و آلودگيهاي مالي عدم پرداخت حقوق فقرا پاک ميکند؛ ۶ چنان که وي را از آلودگي بخل و رذيلتهاي اخلاقي نيز پيراسته ميسازد. ۷ تناسب آن با مفهوم «نما» آن است که موجب فزوني پاداش و فراواني و برکت مال شده و فضيلتهاي انساني و اخلاقي را در نفس آدمي، رشد ميدهد ۸ و با مفهوم «صلاح» نيز از آن روي که موجب اصلاح مال، عمل و نفس آدمي ميشود. ۹
زكات در قرآن ۱۰
کاربرد قرآني واژة «زکات» با اصطلاح فقهي آن، متفاوت است. بر اساس سير تاريخي نزول آيات، نخستين بار، واژة زکات در آية 20 سورة مزمّل به کار رفته است که در ترتيب نزول، سومين سوره نازل شده است. ۱۱ اين در حالي است که بر پاية برخي گزارشهاي تاريخي و روايات، ۱۲ زکات مصطلح فقهي، در مدينه تشريع شده و در دوران سيزده سالة حضور پيامبر صلّي الله عليه و آله در مکه و حتي سالهاي نخستين ورود به مدينه، خبري از آن نبوده است!
1.ر.ک: النهاية في غريب الحديث، ج۲، ص۳۰۷، مجمع الفائدة و البرهان، ج۴، ص۵؛ کتاب الزکاة (شيخ مرتضي انصاري)، ص۴ .
2.ر.ک: الحياة، ج۶، ص۲۲۷؛ کتاب الزکاة (منتظري)، ج۱، ص۱۰ .
3.ر.ک: مجمع الفائدة و البرهان، ج۴، ص۵ .
4.ر.ک: سبل السلاح، ج۲، ص۱۲۰؛ المراسم العلوية، ص۱۲۵ .
5.ر.ک: المغني، ج۲، ص ۴۳۳؛ الشرح الکبير، ج۲، ص۴۳۳ .
6.ر.ک: المسبوط في فقه الامامية، ج۱، ص۱۹۰؛ ذخيرة المعاد، ج۳، ص۴۱۸؛ كتاب الزکاة (انصاري)، ص۳ .
7.ر.ک: البيان، ص۱۶۴؛ ذخيرة المعاد، ج۳، ص۴۱۸؛ كتاب الزكاة (انصاري)، ص۳ .
8.ر.ک: المسبوط، ج۱، ص۱۹۰؛ تذکرة الفقهاء، ج۵، ص۷؛ ذخيرة المعاد، ج۳، ص۴۱۸؛ البيان، ص۱۶۴ .
9.ر.ک: كتاب الزكاة (انصاري)، ص۴ .
10.در مجموع، واژة «زکات» به مفهوم انفاق مالي، سي بار و به معناي لغوي آن، دو بار در قرآن به کار رفته که با احتساب مشتقات آن، فزوني مييابد .
11.ر.ک: التمهيد في علوم القرآن، ج۱، ص۱۳۳ ـ ۱۴۵ .
12.ر.ک: الکافي، ج۳، ص۴۹۷؛ مجمع البيان، ج۵، ص۱۱۵ ـ ۱۱۷ .