بازکاوی مفهوم و کاربرد واژه‌های «زکات» و «صدقه» در روايات - صفحه ۱۵۷

حرف «من» پس از «الزکاة» نشان مي‌دهد که خمس و صدقة واجبه [: زکات مصطلح] اقسامي از «زکات» هستند.
۱
و اما زكات مصطلح فقهي در روايات نبوي ـ چنان كه در حديث ياد شده هم اشاره شده و پس از اين نيز خواهد آمد ـ بيشتر با عنوان «صدقه» مطرح مي‌شده است؛ اما در روايات امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام، کاربرد زكات در مفهوم «زکات مصطلح فقهي» غلبه دارد و اين مهم، در خصوص روايات بحث زکات، کاملاً مشهود است.
۲

صدقه

معناي لغوي صدقه

واژة صدقه از «صدق» گرفته شده که در اصل، نقطه مقابل «کذب» است ۳
و در تعريف آن، سه نظرية مطابقت خبر با واقع، يا با اعتقاد، يا هر دو، مطرح است. ۴
«صدق» همچنين به معناي «کامل از هر چيز» ۵
نيز به کار رفته است. ۶
واژگان اشتقاق يافته از «صدق» هر کدام به گونه‌اي با مفهوم نخستين آن، ارتباط دارند: دوست صميمي را از آن روي «صديق» ۷
گويند که رفتار وي، ادعاي دوستي او را تصديق کرده، تطابق دارند، و مهر زن را «صداق» ۸
گويند؛ از آن جهت که پرداخت آن، بسان هديه‌اي، نشانه صدق ادعاي مرد، در عشق و علاقه به همسرش است. ۹
واژه «صدقه» نيز به معناي هر آن چيزي است که در راه رضاي خدا به نيازمندان پرداخت شود، ۱۰
که خود، نشان راستي ادعّاي آدمي در ايمان به خدا و بندگي اوست. برخي از واژه شناسان ـ که در آستانه قرآن قلم زده‌اند ـ کاربرد اصلي صدقه را، در «پرداخت‌هاي مستحب و داوطلبانه» دانسته‌اند. ۱۱

۱.ر.ک: معالم المدرستين، ج۲، ص۹۷؛ الاقتصاد الاسلامي، ص۳۶۷. يادکردني است فقيهان پيشين نيز گاه مباحث خمس و زکات را در هم تنيده و توأمان ذکر کرده‌اند؛ آن سان که ارتباط تنگاتنگ اين دو را نشان مي‌دهد (براي نمونه ر.ک: الخلاف، ج۲، ص۱۱۶تا ۱۲۴؛ المسبوط في فقه الامامية، ج۱، ص ۲۳۶؛ الانتصار، ص۲۲۵؛ الکافي في الفقه، ص۱۶۴ .

۲.براي نمونه ر.ک: وسائل الشيعة، ج۶ ، ص۳ و ۳۳ ـ ۳۹ .

۳.ر.ک: العين، ج۵، ص۵۶؛ لسان العرب، ج۱۰، ص۱۹۳ .

۴.ر.ک: تاج العروس، ج۶ ، ص ۴۰۴؛ مفردات الفاظ القرآن، ۴۷۸ .

۵.ر.ک: العين، ج۵، ص ۵۶؛ لسان العرب، ج۱۰، ص۱۹۶ .

۶.از ديگر معاني مشهور واژة صدقه، «القوة في الشيء» است (ر.ك: معجم مقاييس اللغة) (ويراستار) .

۷.ر.ک: سورة نور، آية ۶۱ .

۸.ر.ک: سورة نساء، آية ۴ .

۹.ر.ک: الفروق اللغوية، ص۳۱۰ ـ ۳۱۱ .

۱۰.ر.ک: تاج العروس، ج۶، ص۴۰۵ .

۱۱.مفردات الفاظ القرآن، ص۴۸۰؛ مجمع البحرين، ج۲، ص ۵۹۷ .

صفحه از ۱۶۸