يعني مراد مردم از صدقهاي که قابل بازگشت است، همان نحل و هبهاي است که در زمان رسول خدا( رواج داشته، چرا كه «صدقه» به مفهوم صحيحاش قابل بازگشت نيست.
برخي ازحديث پژوهان نيز، از اين روايات، برداشتي نزديک به آنچه ما آورديم، ارائه نمودهاند؛ گو اينکه پارهاي نکات مطرح شده توسط آنان، قابل تأمل است. ۱
نتايج بحث
از مجموع مباحث پيشين، ميتوان نکات ذيل را نتيجه گرفت:
1. واژه زکات درقرآن، هر گونه «واجب مالي ابتدايي» را شامل ميگردد؛ (در مقابل نماز که واجب بدني است). در روايات پيامبر( نيز اين گونه است، اما در روايات امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام «بيشتر» به معناي «زکات مال» (مصطلح فقهي) به کار رفته است. بنابراين، حقيقت شرعيه در خصوص زکات فقهي، قابل اثبات نيست، بلکه صرفاً حقيقت متشرعه وجود دارد. ۲
2. واژة «صدقه» در قرآن به معناي «هر گونه کمک مالي براي رضاي خدا اعم از واجب و مستحب» به کار رفته است؛ گو اين که در خصوص آيات مربوط به «زکات مصطلح فقهي» از لفظ «صدقه» استفاده شده است. در روايات نبوي(، گرچه به هر کار نيكي، تعميم داده شده، ولي اطلاق آن، بخصوص «زکات فقهي مصطلح»، انصراف دارد و ساير کاربردهاي آن، همراه قرينه است.
3. «صدقه» در روايات امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام و پس از آن، در دو معناي «وقف» و «انفاق مالي» (اعم از واجب و مندوب) فراوان به کار رفته است، و قرينههاي موجود، غالباً کاربرد خاص را مشخص ميکند؛ اما آنجا که قرينهاي نباشد، بين «وقف»، «زکات مصطلح فقهي» و «انفاق مندوب» مردد خواهد بود.
4. صدقه در روايات، شامل خمس نميشود.
5. در فقه، (بويژه دوره متأخر و معاصر) مراد از زکات، خصوص «زکات مصطلح فقهي» و مراد از صدقه، «انفاقات مالي مستحب» است. اين اصطلاحات ـ که به نظر ميرسد از سدههاي دوم و سوم، شروع به شکلگيري کرده و در سده هفتم، جزء مسلمات فقهي درآمده است ـ تا حد زيادي بر چگونگي برداشت از آيات و روايات، تاثيرگذار بوده است.
6. رواياتي که در آنها، به پرداخت زکات ترغيب شده، در آغاز بحث «زکات فقهي مصطلح» ذکرشدهاند؛ ۳ در حالي که اين گونه روايات، بويژه آنها که از پيامبر( نقل ميگردد، عام بوده و حجم فراواني از آنها، ميتواند در آغاز بحث خمس و ساير حقوق مالي (در کتب فقهي وحديثي) نيز مورد استناد قرار گيرد.
1.ر.ک: الوافي، ج۱۰، ص۵۱۴؛ الحدائق الناضرة، ج۲۲، ص۱۸۰ و ۲۶۳؛ وسائل الشيعة، ج۱۳، ص۳۳۵؛ مرآة العقول في شرح اخبار آل الرسول(، ج۲۳، ص۵۲ .
2.بنا بر اين كه دوره زماني ثبوت حقيقت شرعيه را منحصر به عصر رسول خدا( بدانيم؛ چنان كه مشهور بر آناند .
3.براي نمونه ر.ک: الحدائق الناضرة، ج۱۲، ص۳ ـ ۶؛ جواهر الکلام، ج۱۵، ص۶ ـ ۸ .