بازکاوی مفهوم و کاربرد واژه‌های «زکات» و «صدقه» در روايات - صفحه 166

7. بخش فراواني از رواياتي که به «صدقه» ترغيب کرده‌اند، يا اختصاص به زکات مصطلح فقهي دارند (بويژه اگر از پيامبر( نقل شده باشد)، يا مفهومي اعم از زکات فقهي و انفاق مندوب را مراد کرده‌اند، و يا به معناي وقف هستند. بنابراين، منحصر ساختن آنها به صدقه مندوب، وجهي ندارد؛ براي نمونه بنگريد‌:
يك. رواياتي که «صدقه» بر پيامبر( و اهل بيت عليهم السلام را حرام دانسته‌اند ۱ ـ چنان كه پيش‌تر اشارت رفت ـ مراد از آنها، همان زکات واجب فقهي است. بنابراين، تعميم آن به ساير واجبات مالي (همچون كفارات) و صدقه مندوب، وجهي ندارد.
دو. روايت حلبي «ان فاطمة عليها السلام جعلت صدقاتها لبني هاشم و بني عبد المطلب» ۲ را فيض کاشاني در الوافي، ذيل باب«ان الزکاة لاتحل لبني هاشم الا ممن هو منهم او عند الضرورة» آورده است. ۳ در حالي که به نظر مي‌رسد مراد از صدقه در اين روايت، وقف است نه زکات؛ چنان که از روايات باب «صدقات النبي( و فاطمة و الائمة عليهم السلام و وصاياهم» ۴ کاملاً پيداست، جالب اينجاست که فيض کاشاني خود، روايت ياد شده را، به طرقي ديگر، در اين باب هم ياد کرده و ذيل آن چنين مي‌نگارد‌: «اريد بالصدقة الوقف... و اطلاق الصدقة علي الوقف کان شايعاً متعارفاً بينهم».
۵ مؤيد اين نكته آن است که تاريخ، مالكيت حضرت زهرا عليها السلام را بر آن مقدار اموال زكوي ـ كه زكات واجب به آن تعلق بگيرد ـ گزارش نکرده است.
سه. پاره‌اي از رواياتي كه واژه صدقه و صدقات در آنها به كار رفته، ناظر به آيه‌اي از قرآن است و همان آيه، قرينه‌اي بر كاربرد روايي آن. ليك در پاره‌اي از متون فقهي و روايي، تعاملي ديگر با آنها ديده مي‌شود، براي نمونه: شيخ صدوق در المقنع، پس از بحث زکات، «باب الصدقه» را مطرح نموده و آن را با روايت «عليک بالصدقة فانها تطفئ غضب الرب» آغاز کرده است. آن‌گاه روايت حلبي را ياد كرده که درباره آيه «حق الحصاد»
۶ از امام عليه السلام پرسيده و امام پاسخ داده‌اند: «تقبض بيدک الضغث...». سپس صدوق بلافاصله مي‌گويد:
و اذا ناولت السائل صدقة فقبلها قبل ان تناولها اياه، فان الصدقة تقع في يد الله قبل ان تقع في يد السائل و هو قوله تعالي: أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللّـهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الْصَّدَقَاتِ۷ و ۸ .

1.ر.ك: الکافي، ج۴، ص۵۸ .

2.من لايحضره الفقيه، ج۲، ص۳۸ .

3.ر.ک: الوافي، ج۱۰، ص۱۹۷ .

4.ر.ک: الکافي، ج۷، ص ۴۷ ـ ۵۰؛ الوافي، ج۱۰، ص۵۵۷ ـ ۵۶۳. كليني پيش از روايت ياد شده، حديثي آورده كه مي‌تواند قرينه بر اين مطلب باشد: «عن أبى الحسن الثاني عليهما السلام قال: سألته عن الحيطان السبعة التى كانت ميراث رسول الله( لفاطمة عليها السلام فقال: لا إنما كانت وقفاً و كان رسول الله( يأخذ إليه منها ما ينفق على أضيافه و التابعة يلزمه فيها، فلما قبض جاء العباس يخاصم فاطمة عليها السلام فيها فشهد علي عليه السلام و غيره أنها وقف على فاطمة عليها السلام» (الكافي، ج۷، ص۴۷) .

5.الوافي، ج۱۰، ص۵۵۷ .

6.سوره انعام، آيه ۱۴۱ .

7.سورة توبه، آية ۱۰۴ .

8.ر.ك: المقنع، ص۱۷۳ ـ ۱۷۶ .

صفحه از 168