قدمت و خاستگاه اِسناد - صفحه 195

با اين توضيحات، چنين مي‌نمايد که ديگر نمي‌توان خاستگاه اِسناد را در نقل اشعار عرب دانست. من بيشتر احتمال مي‌دهم که در بدايت امر، اِسناد براي سخنان شخص پيامبر [صلّي الله عليه و آله و سلّم] به کار مي‌رفت، ستس به عموم احاديث راه‌ يافت و تنها وقتي در گزارش متون سيره استفاده شد که رويکردي «علمي» در سيره‌نگاري پيامبر [صلّي الله عليه و آله و سلّم] متداول شده بود. در فضايي که نقل و حکايت امري رايج و حاکم بوده، ذکر مکرر اِسناد امري دست و پاگير در مي‌آمده است. به تدريج، براي حل مشکل، چندين خبر در هم ادغام شد و تمام اِسنادها را در ابتداي آن قصة واحد يکسان شده قرار دادند. ۱ از سوي ديگر، واقدي و ابن‌سعد، به تصنيف يک قصة واحد شده، بر اساس اطلاعات گردآوري شده از جانب اسلافشان اقدام کردند. به اين ترتيب، مراجعي را در اختيار داشتند که خود گردآورنده بودند و خط سير اصلي داستان را در برداشت. ۲ نقل و به کارگيري نظام اِسناد براي اخبار مربوط به اشعار و اغاني از جمله تحولات بعدي اين ماجرا بود.

1.ر.ك: مقالة پيشين من، ص ۴۲ .

2.الطبقات الكبري، ابن‌سعد، چاپ ادوارد زاخاو و ديگران (لايدن، ۱۹۰۴ ـ ۱۹۴۰)، ج۲، جزء ۲، مقدمه، صv .

صفحه از 193