سيف منتضي شرح حديث امام رضا (ع) (شرح حديث عمران صابى) - صفحه 248

كشف رموز آن كنوز به قدر فهم قاصر به كار برد و به قدر طاقت ، اجاله ابكار نمود.
ليكن از پاى شكسته چه آيد و از دست بسته چه گشايد؟ ولى «ما لا يدرك كلّه لا يترك كلّه». و آن را مسمّا به سيف منتضى شرح حديث امام رضا عليه السلام گردانيد.
به تدارك زلل و خلل مزيَّن و موشَّح كردم به اسم گرامى و نام نامى آن شهنشاهى كه از تيغ كجش چرخ كج رفتار طرز راستى از سر گرفت. آن كه از رشحات سحاب مكرمتش غنى و فقير سيراب و از فيوضات فواضل انعامش برنا و پير كامياب. هر بامداد از بارگاهش بانگ مى آيد كه اى سائل بيا . جودش مى جويد گدا را چون گدا، ۱ اساس بذلش بر فضل و بناى حكمش بر عدل:

تا مزيَّن شد به او تاج و سريرِ سلطنتهر كجى را راستى تب لرزه بر پيكر گرفت
فضايل كريمه اش را همه كس راوى و فواضل مكرمتش به همه عالم مساوى:

بر سر خوان عطايش چه كوچك چه بزرگبر در درگاه فيض او چه تاجيك و چه ترك
فتنه از عدلش بود در چشم جادو جاى گيرظلمت از فضلش شده در زلف مشكين پايگير
شاهنشاه مؤيَّد سليمان شأن مجاهد، ابو المكارم، السلطان بن السلطان بن السلطان و الخاقان بن الخاقان بن الخاقان:

شاه شاهان جهان سلطان محمد شاه آنكه كف گوهر فشانش بهر كان گوهر گرفت
خلّد الله قواعد معدلته ، و أبّد اللّه أيّام دولته و صولته.
تا عجوزه وار تحفه ريسمانى كلافى به بازار دعا گويى و بندگى برم و به نداى «يا أَيُّها العَزِيزُ مَسَّنا وَأَهْلَنا الضُّـرُّ وَجِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ»۲ مترنّم شوم و تشبّث به اذيال نفوس طاهره اوليا نمودم و چون اصل كلامِ معجز نظام، ناشى از منشى دفتر قضا و سلطان

1.اقتباس از دو بيت از مثنوى معنوى (دفتر اوّل، در بيان آن كه چنان كه گدا عاشق كرم است و عاشق كريم، كرم كريم هم عاشق گداست، بيت اوّل، ص ۱۱۳) كه چنين است: بانگ مى آمد كه اى طالب بياجود محتاج گدايان چون گدا جود مى جويد گدايان و ضعافهمچو خوبان كه آينه جويند صاف

2.سوره يوسف، آيه ۸۸.

صفحه از 350