سيف منتضي شرح حديث امام رضا (ع) (شرح حديث عمران صابى) - صفحه 254

محض است و هذا خُلف . پس لابد است كه وجود كائن اوّل ، عين ذاتش باشد؛ به اين معنا كه ذات بذاته مصداق مفهوم وجود باشد؛ به علّت آن كه چاره نيست مر امور انتزاعيه را از مطابق خارجى، تا ممتاز باشند از اختراعيات؛ به علّت آن كه صدق حمل اشتقاقى امر اعتبارى بر ذات خارجى، در واقع معنى ندارد.
مگر اين كه آن امر با قطع نظر از انتزاع منتزع با حقيقت وجود متّحد است. پس مطابق وجود يا ذات بذاته است و يا ذات با حيثيت ديگر كه مغاير اوست عيناً و يا متّحد با اوست عيناً و ثانى به هر دو قسمش باطل است. زيرا كه ذكر كرديم كه ذات نمى تواند علّت از براى اين حيثيت بشود . و معلول غير بودن هم باطل است ؛ زيرا كه منافى اوليّت است.
پس مطابق وجود ، همان ذات بذاته خواهد بود بدون احتياج به علّتى ، و هو المطلوب.
و هر گاه كسى اعتراض كند كه ممكن است كه اين مفهومِ وجود ، متّحد باشد با ذات خدا بالعرض و مطابق باشد ذات خدا با او به نفس خود نه به سبب علّت، جواب گوييم كه نقل سخن مى كنيم به سوى ذات در حد ذات، يا اين است كه موجود بر او صادق آيد يا نه، بنا بر ثانى مفسده سابق عود خواهد كرد و بنا بر اوّل ، ذات بالذات مطابق وجود مى شود و هو المطلوب.
و هرگاه اعتراض شود كه بنا بر اين لازم آيد كه اين مفهوم كه متصور كل احد است عين خدا باشد - تعالى عن ذلك علوا كبيرا - جواب گوييم كه معنىِ بودن ذات، مطابق مفهوم وجود، نيست اين كه اين مفهومِ بديهى عين ذات خداست ، بلكه معنىِ آن اين است كه اين مفهومِ با قطع نظر از بودن او مفهوم و با قطع نظر از فرض بودن او قائم به ذات خود بدون ارتباط به غير /8/ عين ذات است.
و از جمله بديهيات و نتايج مترتّبه بر همين برهان، توحيد است كه ممكن نيست كه دو امر متباين در تمام حقيقت مطابق باشد مر مفهوم در حد عرضى را؛ زيرا كه «ما بِهِ الاشتراك عرضى» منتهى بر «ما به الاشتراك ذاتى» خواهد بود و مستلزم تركيب خواهد شد و اين است جواب شبهه مشهور به شبهه ابن كمونه . و نيز ممكن نيست

صفحه از 350