سيف منتضي شرح حديث امام رضا (ع) (شرح حديث عمران صابى) - صفحه 259

«فجعل الخلق من بعد ذلك» جعل فرمود جسمانيات را اعمّ از نفوس و غير نفوس بعد از جعل بعديت ذاتيه نه بعديت زمانيه؛ زيرا كه مخترعات را زمان نمى باشد. پس مراد اين است كه جعل آن سلسله ، مترتب بر جعل از آن سلسله است و لفظ فاءِ دالّه بر تراخى دلالت دارد بر اين كه بعديت اين مقوله از مقوله مبتدعات به مثابه بعديت مبتدعات از مبدأ اوّل نيست؛ به علّت اين كه بُعد ممكن محتاج عدمى از نور محض و وجود خالص نيست از قبيل بُعد بعض ممكنات از بعضى.
«صفوة و غير صفوة و اختلافا و ايتلافا» جعل كرد خلق را صفوه و غير صفوه /12/ برگزيده و غير برگزيده ، به جعل تبعى نه به جعل ذاتى؛ زيرا كه جعل اوصاف تابع اند بر جعل ذوات، يعنى جعل صفوه تابع جعل جسم است كه صاحب صفوه و موصوف به اين صفت. پس چون كه ذوات آنها جعل يافت، پرتو آن به اوصاف هم تافت، چنان كه وقتى كه اربعه مجعول شد ، زوجيّت هم بالتبع مجعول شد.

[بيان اعراض ]

«الوانا و ذوقا و طعماً» و جعل كرد رنگ ها را و ذوق و طعم را. مى توان گفت كه مراد در اين فقره مبصرات و مذوقات است و طعم چون كه متعلّق ذوق است به ذكر آمد. و مى توان گفت مراد تدرّج در نعم الهى است كه فايض به ساكنان عالم طبيعت شده است.
و اوّلِ آنها مبصرات است كه چشم از او التذاذ حاصل كند و بعد از آن ذوق است كه تصرّف قوه ذايقه است و بعد از آن ادراك طعم است كه ذايقه ، تنعّم و لذّت مى برد كه مرتبه كمال او [ادراك ذايقه كل است].
و الوان را مقدّم داشت بر ذوق به جهت شدّت ظهور او كه از مبصرات است و ذوق، قوّه اى است منبثّه در عصبى كه مفروش است در جرم لسان و او در مرتبه دويم است در منفعت بالنسبه بر قوّه لامسه.
پس چرا لامسه ذكر نشد، به علّت آن كه تصرفات ذايقه و ادراكات او اخص است از تصرفات لامسه و از ادراك اخص ، ادراك اعم حاصل مى شود.

صفحه از 350