سيف منتضي شرح حديث امام رضا (ع) (شرح حديث عمران صابى) - صفحه 261

فرمود كه : نه از روى نياز بوده صدور اين افاضه و جعل از خدا بر جعل ممكنات و نه از براى افزونى درجه و پايه بود كه نمى رسيد خدا به آن پايه مگر به اين جعل و تجلّى و نديد از براى نفس خود در آنچه خلق كرده است بيشترى به سبب اين افاضه و نه كمترى به سبب امساك افاضه. مى دانى و مى فهمى اين تحقيق را كه گفتم اى عمران؟ گفت: بلى يا سيدى، به خدا اى سيد من و مولاى من!
و گفت امام عليه السلام : و بدان اى عمران ! به درستى كه خدا هرگاه خلق كرده باشد آنچه را كه خلق كرده است از براى حاجت بر خلق، خلق نمى كرد مگر آن كس را كه يارى و مددكارى جويد از او به رفع حاجت خود و هر آينه بود سزاوار اين كه خلق كند /14/ چندين برابرهاى آنچه خلق كرده است؛ زيرا كه ياران و مددكاران ، هر قدر بيشتر باشد ، صاحب آن ياران زورمندتر گردد و خداى عزوجل ـ اى عمران ـ گنجايش ندارد كه احتياج داشته باشد بر خلق «و الحاجة لا يسعها» يعنى حاجت بر نمى تابد آن حاجت را ذات خداوند- چنان كه در قاموس 1 گويد: «ما أسع ذاك أي ما اُطيقه»- يعنى جايز نيست خداوند را حاجت بر خلق؛ زيرا كه خداوند نيافريد از خلق چيزى را مگر اين كه پيدا شد در آن خلق حاجت ديگر بجز حاجت آفريدگى، كه آن حاجت به دارندگى خداست بنده خود را كه به زبان حكما آن را علّت مبقيه گويند و اولى علّت موجده است. و از فرض يك حاجت از خدا بر خلق لازم آمد دو حاجت از خلق به سوى خدا، كه يكى حاجت ايجاد و دويم حاجت ابقاست. صاحب دو حاجت ، عاجزتر است از صاحب يك حاجت. پس معقول نيست كه معلول، حاجت علّت خودش را زايل نمايد . و به اين علّت است كه گويم: خدا خلق نكرد خلق را به علّت حاجت بر خلق.
و قول امام عليه السلام : نَقَلَ بالخلق حوائج بعضهم إلى بعض ، چون كه واسطه و شفيع ، حاجت طالب واسطه و شفيع را به سوى خود نقل مى نمايد در نزد محتاج اليه، مثلاً مى بينى كه در كلام مجيد ، ذنب امّت را نسبت به شفيع امّت داد و فرمود: «لِّيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن

1.القاموس المحيط، ج ۳ ، ص ۹۴؛ تاج العروس، ج ۵ ، ص ۵۴۱ ؛ لسان العرب، ج ۸ ، ص ۳۹۲ .

صفحه از 350