سيف منتضي شرح حديث امام رضا (ع) (شرح حديث عمران صابى) - صفحه 262

ذَنبِكَ وَ مَا تَأَخَّرَ» 1 و به همين نكته گفت: بلكه خلق راست نياز به درگاه خداوندِ عاجز نواز و از روى رحمت نقل نموده است نياز برخى را به سوى برخى ديگر. مراد ، اين است كه برخى را واسطه رفع حاجت برخى ديگر قرار داده است و بندگانِ خود را در وصول مقاصد، بعضى را آلت كار بعضى ساخته است. چون كه انسان را مدنى الطبع خلق كرد ، هر يكى به راهى معدّ و ممدّ ديگرى بايد بشود، افزونى گذاشته است بعضى را نسبت به بعضى. مثل عقول /15/ و نفوس و اجسام و در اجسام انسان و غير انسان و در انسان انبيا و اوصيا و علما و سلاطين و هكذا به طبقات نزول. و نيازمند بر فاضل نبود آن خداوند تعالى و تقدّس و خشمناكى و انتقام كشيدن نبود از خداوند ودود بر آن كه او را پست و خار كرد. پس مهتر و بهتر ، با زبون تر و كهتر مساوى و برابر است. نعمت وجود را به تساوى داده است و نيست افاضه مگر از روى نيكى رساندن ، پس از براى نيكى خلق كرد.
قول امام عليه السلام «فلهذا خلق» لفظ «هذا» اشاره است به «نقل» كه مصدر «نقل» فعل ماضى است. اگر چه نقلِ حاجت ، اثبات غناى ذاتى از براى ذات واجب مطابقتا نمى كند و لكن التزاماً اثبات مى كند؛ زيرا كه نقل حاجت از محتاج ممكن نيست مگر اين كه ناقل حاجت غنى بالذات بشود.

من نكردم خلق تا سودى كنمبلكه تا بر بندگان جودى كنم 2
هر گاه متوهّمى توهّم كند اين كه غرض مبدأ اوّل تعالى هرگاه رسانيدن نيكى بوده باشد، باز لازم دارد استكمال را؛ به علّت آن كه رسانيدن نيكى، هرگاه نيك نبوده باشد ، مرجِّح جانب فعل نمى شود و هرگاه نيك بوده باشد، پس مبدأ اوّل تعالى تا نرساند نيكى را موصوف نمى شود به اين صفت نيك. پس لازم آمد استكمال و باز باب نياز باز شد.
جواب گوييم كه رسانيدن نيكى ، دو معنى دارد: اوّل آن كه ذات ، بذاته به نحوى

1.سوره فتح، آيه ۲.

2.مثنوى معنوى، دفتر دوم. عتاب كردن حق تعالى موسى را عليه السلام از بهر آن شبان: من نكردم امر تا سودى كنمبلكه تا بر بندگان جودى كنم

صفحه از 350