سيف منتضي شرح حديث امام رضا (ع) (شرح حديث عمران صابى) - صفحه 274

عبارت از مشمومات است . و مراد از منظور اليه گفته شد كه ضوء است يعنى مشموماتى كه عبارت از روايح و نفحات است، ضوء عارض آنها مى شود كه از براى روايح و نفحات وزن نيست و لمس نيست و حس نيست و طعم نيست . و حاجت ندارد كه /27/ حس را تأويل بر حركت كنيم، چنان كه اين بعض كرده است و ذكر كرديم از او الحال و حاجت نيست نيز كه حمل به دفع قول آن كسانى نماييم كه ضوء را متحرّك دانسته اند چنان كه دانستى.

[5 . كيفيات نفسانيه ]

«و التقدير»: نوع پنجم از انواع حدود خلق تقدير است ؛ يعنى اندازه كردن و حكم كردن و در معانى بسيارى در آيات و اخبار استعمال شده است كه از حيطه كيفيات نفسانيه بيرون نيست. پس اشاره بر كيفيات نفسانيه خواهد بود.

[6 . اعراض]

«الأعراض و الصور و الطول و العرض» : نوع ششم از انواع حدود خلق اعراض است و اَعراض جمع عَرَض است ـ به فتح فاء و عين ـ به معنى اموال و آنچه عارض انسانى مى شود از صحّت و سقم. هرگاه محمول بر معنى اوّل شود، مراد ، اشاره بر مقوله جواهر مى شود و هرگاه نسبت به مالك در او ملاحظه شود ، داخل در مقوله جده خواهد بود و هرگاه بر معنى ثانى محمول شود ، اشاره بر كيفيات استعداديه خواهد بود و از جمله كيفيات، كيفيت استعداديه است به سوى انفعال و تهيّؤ است از براى قبول اثر به سهولت و سرعت و آن از وهن طبيعى است، مثل ممراضيّت و لين و مسمّاست به «لا قوة» . و يا استعداد شديد است به سوى عدم انفعال و تهيّؤ است از براى مقاومت و بطوء انفعال، مثل مصحاحيت و صلابت.
و بعضى اَعراض را جمع عِرض ـ به كسر اوّل و سكون ثانى ـ فهميده اند.
و من هذا المعنى ورد في الحديث «صونوا أعراضكم» ، قيل: هو موضع المدح و الذمّ من الإنسان سواء كان في نفسه أو في سلفه و من يلزم أمره. و قيل: هو جانبه الذي يصونه من نفسه و حسبه و يحامي عنه أن ينتقص و يعاب /28/ . و عن ابن قُتَيبَة: عِرضُ

صفحه از 350