سيف منتضي شرح حديث امام رضا (ع) (شرح حديث عمران صابى) - صفحه 286

و ظهور مى نمايد و چيزى از آنها جدا نمى شود و در خارج ذات وحدانى سراج و نار موجود است، بسيط بالذات، بدون اين كه آنها فهم كرده باشند كه پيرامون آنها را تافت و ظلمت از آن جا شتافت.
و از اين قرار بايد فهميد مترتبات ذات واجب الوجود را كه در خارج ذات بسيط صرف وجود هست كامل، بلكه فوق الكمال ، و خالق و معطى هر كمال و جمال و صفات ذاتيه كماليه مترتب بر ذات است؛ به اين معنى كه ذات بسيط صرف وجود علم است و قدرت است و مشيت است و حيات است و سمع است و بصر است و كلام است . پس معلوم شد : تأثير و فعل ذات بارى تعالى موجب كثرت در ذات نمى شود و به اين تحقيق روشن كن امر خود را.
و قول امام عليه السلام : لا يقال: ان السراج ليضيء في ما يريد أن يفعل بنا، گفته نمى شود كه چراغ، هر آيينه روشن مى كند از روى اراده و شوق. و استعمال لفظ «يريد» در اين جا از بابِ «جِدَارًا يُرِيدُ أَن يَنقَضَّ»۱ است . آن چيزى كه بر او مترتب است بدون اراده، تشبيه شده است به فعلى كه از روى شعور ذوقى و حركت شوقى حاصل شود و از روى اختيار شوقى تحصيل /42/ مى شود. پس اضائه سراج مثل افعال انسان نيست؛ زيرا كه انسان به اراده و شوق فاعل است وليكن سراج را بدون اراده، اضائه مترتب است و سراج اضائه مى كند به فعل طبيعى نه ارادى و شوقى، مثل احراق نار و ترطيب آب و نيست از روى شعور و اختيار. پس ذات خدا قبل الايجاد و بعد الايجاد به همان بساطت ذاتيه هست و خواهد بود و تَكَوُّنِ اكوان چيزى بر او نيفزود.

[فعل الهى وتغير در ذات ]

۰.متن:
قَالَ عِمْرَانُ: يَا سَيِّدِي ، فَإِنَّ الَّذِي كَانَ عِنْدِي، أَنَّ الْكَائِنَ قَدْ تَغَيَّرَ فِي فِعْلِهِ عَنْ حَالِهِ بِخَلْقِهِ الْخَلْقَ. قَالَ الرِّضَا عليه السلام : أَحَلْتَ ـ يَا عِمْرَانُ ـ فِي قَوْلِكَ «إِنَّ الْكَائِنَ يَتَغَيَّرُ فِي وَجْهٍ مِنَ الْوُجُوهِ حَتَّى يُصِيبَ الذَّاتَ مِنْهُ مَا يُغَيِّرُهُ» . يَا عِمْرَانُ: هَلْ تَجِدُ النَّارَ يُغَيِّرُهَا تَغَيُّرُ نَفْسِهَا، أَوْ هَلْ تَجِدُ الْحَرَارَةَ تُحْرِقُ نَفْسَهَا، أَوْ

1.سوره كهف : آيه ۷۷ .

صفحه از 350