عقول در حقيقتِ واجب ، تحيّر عظيم دارند و از بزرگان ^۱ مسموع است: رب زدني تحيراً فيك. ^۲
در آلا فكر كردن شرط راه استولى در ذات حق محض گناه است^۳
«و مذكور نيست»: لفظ مذكور را مشتق از ذُكر به ضم اوّل مى توان گرفت ؛ يعنى به ذهن ذاهنى نيامده است و محاط اذهان نشده است.
«و منسى نيست»: لفظ منسى مشتق است ^۴ [از] نسأ كه به معنى ترك آمده است، مثل قوله تعالى : «نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ»^۵ أي : تركوا اللّه فتركهم . و استعمال مى شود در ترك از روى تعمد، مثل قوله تعالى: «وَلَا تَنسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ»^۶ ، أي : لا تقصدوا الترك و الإهمال. و در معنى خلاف ذُكر استعمال مى شود، كقوله تعالى : «نَسْيًا مَّنسِيًّا»^۷ و به معنى تأخير آمده است ، يقال : «نسأت الشيء إذا أخّرته» و در حديث است : صلة الرحم تنسئ في الأجل أي تؤخره. ^۸
و باز وارد شده است : صلة الرحم مبرءَة للمال و منساة في الأجل^۹ و مراد اين است كه نيست اين كه عباد خدا از خدا بالكليه ذاهل و غافل بوده باشند، فتأمّل .
و قول امام عليه السلام : و ذلك كله قبل الخلق إذ لا شئ غيره، يعنى اينها كه ذكر كرديم از اوّل اوصاف توحيد تا آخر توصيف مرتبه ذات به بحت است كه مرتبه هويت و عما