سيف منتضي شرح حديث امام رضا (ع) (شرح حديث عمران صابى) - صفحه 311

كه خطاب «كن» امر حسى شد ، لفظ امرى، امر عالم امرى هم شد و همين لفظ «كن» در هر مرحله نحو وجودى از براى اوست و وجود حسى او همين حقيقت مقتضيه است و وجود امرى او علم خداست بر اجمل و افضل و اكمل، پس اين حقيقت كلاميه در مرحله ذات، ذات شد و در مرحله صفات، صفات و در مرحله عقلى جبرئيلى كه متلقى از ذات شده بود، وجود عقلى داشت و در مرحله نزول بر دل انور رسول، وجود رسولى داشت و در مرحله برزخيت مسموع آذان /69/ آمد و مسموع كل مخاطبين از ممكنات.
پس لفظ «كن» كه صادر از خدا شد، نسبت به ذات مقدسه، صنع و آفرينش است به توسط ابداع و آنچه از ممكنات در دايره وجود داخل مى شود، به تأثير اين خطاب مصنوع و مخلوق است و تجديد سخن اين است و از باب «أعد ذكر نعمان» ۱ ذايقه را شيرين است كه به اين كلام امام عليه السلام دفع توهم فرمود از اين كه حروف عين فعل خدا بدون توسط ابداع و ايجاد از خدا ميانه خدا و اين حروف، به قول خود عليه السلام كقوله عزوجل: «كُنْ فَيَكُونُ»۲ يعنى اين حروف حسيه را فعل خود كرد كه خطاب «كن» فرمود ، «فيكون المصنوع» پس مصنوعات قبول «كون» كرد، پس لفظ «كن» صنع خداست و واسطه است و كائنات مصنوع به ]او [است و پيش تر ياد كرديم كه قول «كن» حقيقت علم به اجمل و اعلاست كه عين اراده اش است و علم به اصلحيت وجود كائنات حروفيه در خارج مترتب است بر او انكشاف مصالح وجودات عينيه در اوقات خاصه و احوال خاصه و اين انكشاف علمى معبر است به لفظ «كن»؛ به علّت اين كه معنى ايجاد بالاراده اين است.
پس خدا را دو ابداع است : يك ابداع بالنسبه بر انكشاف علمى است و در فقره سابقه ، معبَّر به نور است و يك ابداع بالنسبه بر امور عينيه است و مراد از صنع و ابداع

1.سوره يس، آيه ۷۲.

2.اقتباس از شعر مهيار ديلمى كه مى گويد: أعد ذكر نعمان لنا إن ذكرههو المسك ما كررته يتضوع ر.ك: المجدي فى أنساب الطالبيين، على بن محمد علوى، ص ۹۱.

صفحه از 350