سيف منتضي شرح حديث امام رضا (ع) (شرح حديث عمران صابى) - صفحه 334

و خواهش نمود از دلالت و ارشاد بر نفس خود و اثبات نور وجود خود به اين كه نور وجود خودش صمد است و إنيّت خالصه است و فرد حقيقى ثابت به خودى خود است و استفاده و استعاضه از غير نكرده است و راه استناره به نور غير نبرده است و الا واحد اوّل نمى شد و معلول و قائم به غير مى شد.
و امام عليه السلام مترتب بر اين /96/ مقدمات ساخت قول خود را : فاللّه تبارك و تعالى فرد واحد لا ثاني معه، پس خداوند تعالى و تبارك فرد يكتاست و بسيط حقيقى است . نه زوج تركيبى و دويمى با او است كه پشتيبان او باشد و مقوم او باشد كه آن ثانى ، او را نگهبانى نمايد و از وصمه فنا برهاند و به عصمت بقا برساند. پس از براى خدا وجود زايد بر ذات نيست؛ زيرا كه اگر چنين باشد اوّل نمى شود ، بلكه دويم مى شود؛ زيرا كه مركب ، متأخر از اجزاست . و از براى او نيست دويمى كه معاضد و يارى كننده باشد او را و الاّ نقصان و قصور در نور ظهور نمايد و با اوليت منافات دارد و از براى او نيست دويمى كه او را مكنون سازد.
مكنون مشتق است [از] كَنَنَ و از اين جاست قوله تعالى : «كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَّكْنُونٌ»۱ أي مصون و «فِى كِتَـبٍ مَّكْنُونٍ»۲ أي مصون مستور عن الخلق و «تُكِنُّ صُدُورُهُمْ»۳ أي تخفي و «وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً»۴ أي أغطيةً واحدها كَنان، والكنان : الغطاء وزناً و معنىً ، و الجمع أكنة ، والأكنان جمع كَنّ ، و هو ما كَنّ و ستر من الحَر و البرد ، و الكنّ : الستر وأكنَنتُه فى نفسي سترته. ۵
مراد اين است كه نيست از براى او كسى كه از براى او سپر مستر باشد از حوادث و مستقر سازد او را در مكانى و در محلى ؛ زيرا كه منافى اوليت ذات اوّل است و ذات بارى تعالى از اين مذكورات اعلا و اجل است.
و مخلوقات ، بعضى ماسك و نگهبان از براى بعضى است به تقدير خداوند

1.سوره صافات، آيه ۴۹.

2.سوره واقعه، آيه ۷۸.

3.سوره نمل، آيه ۷۴ و قصص، آيه ۶۹.

4.سوره اسراء، آيه ۴۶.

5.تفسير غريب القرآن، ص ۵۵۴ ؛ الصحاح ، ج ۶، ص ۲۱۸۸ ؛ مجمع البحرين ، ج۴، ص ۷۷.

صفحه از 350