سيف منتضي شرح حديث امام رضا (ع) (شرح حديث عمران صابى) - صفحه 335

عالميان و بعضى حال و بعضى محل و بعضى معِين و رافع حاجت از براى بعضى ديگر مى شود و مجملاً صفات خالق در مخلوق و صفات مخلوق در خالق نيست و خالق شبيه مخلوق نيست . صاحب گلشن راز گويد:

ز نابينايى آمد راى تشبيهز يك چشمى است ادراكات تنزيه۱
و اين است و جز اين نيست [كه] اختلاف كردند مردم /97/ در اين باب كه باب توحيد است اختلاف بسيار و طرق بى شمار و فرق و طوايف بسيار حاصل شد و سرگشته وادى ضلال و گم گشته به وادى نكال شدند و طلب خلاص و استخلاص از ظلمت را از ظلمت طبيعت ظلمانى خود نمودند. ظلمت جهل و نادانى را هادى و مرشد راه يزدانى قرار دادند. ظلمت جهل و نادانى [را] از پيش خود و به فكر خود خواستند بردارند و اين گوهر معرفت را خواستند كه به دست خود به دست آرند، [پس] در گرداب وبال غرق شدند. صفات خود را صفات خدا قرار دادند و از حق دورى بيشتر شد ، بس كه پشت به مقصود دويدند. و هرگاه [اگر] خدا را به صفات خدا و خلق را به صفات خلق توصيف كرده بودند ـ از اين كه خدا صمد است و غير مشابه به احد و منزه از كل آنچه توهم مى شود ـ هر آيينه از روى فهم و علم و يقين گفته بودند و تكلم مطابق واقع كرده بودند، اختلاف واقع نمى شد ، بلكه همه يد واحد و بر صراط متّحد بودند . و چون كه طلب از خود كردند ، آن چيزى را كه خود در آن حيرت داشتند از ذات و صفات خدا متفرق و متشعب شدند به مذاهب مهلكه و مشاغب باطله و خدا ارشاد نمايد هر كه را خواهد به راه راست.

[غامض ترين سؤال در توحيد ]

۰.متن:
قَالَ عِمْرَانُ: يَا سَيِّدِي ، أَشْهَدُ أَنَّهُ كَمَا وَصَفْتَ ، وَ لَكِنْ بَقِيَتْ لِي مَسْأَلَةٌ. قَالَ عليه السلام : سَلْ عَمَّا أَرَدْتَ. قَالَ: أَسْأَلُكَ عَنِ الْحَكِيمِ ، فِي أَيِّ شَيْءٍ هُوَ؟ وَ هَلْ يُحِيطُ بِهِ شَيْءٌ؟ وَ هَلْ /98/ يَتَحَوَّلُ مِنْ شَيْءٍ إِلَى شَيْءٍ؟ أَوْ بِهِ حَاجَةٌ إِلَى شَيْءٍ؟ قَالَ الرِّضَا عليه السلام : اُخْبِرُكَ يَا عِمْرَانُ ، فَاعْقِلْ مَا سَأَلْتَ عَنْهُ ؛ فَإِنَّهُ مِنْ

1.گلشن راز، «تمثيل در بيان سرّ پنهانى حق در عين پيدايى»، بيت ۱۰.

صفحه از 350