سيف منتضي شرح حديث امام رضا (ع) (شرح حديث عمران صابى) - صفحه 338

به سوى مخلوقاتش و نسبت آنها به سوى بارى تعالى و معلوم است اين كه ممكن نيست فهم اين نسبت مگر از براى كسانى كه خلقت ايشان را از نور كرده باشند و آنها را واسطه گردانيده باشد از براى رسانيدن فيض و نور معرفت /101/ خود بر عباد و نفهمد آن نسبت را متفاوت العقل كه مستبد به رأى عازِب خود و حلم غارب خود است.
لفظ عازب ۱ مشتق است از عزب به عين مهمله و زاى؛ يعنى خالى شدن زمين از جانور و آدمى و غايب شدن و دور شدن. قول الهى «لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ»۲ أي لا يغيب و لا يخفى. يقال : عَزَبَ الشيء من باب قعد أي بَعُدَ عني و غاب.
مراد رأى دور از فهم حق است و آنانى كه از راه صواب منحرف و از توسل به خزّان علم الهى منعطف است و قاصر نيستند از فهم آن نسبت عاقلان صاحب انصاف كه دانسته اند كه عقل ايشان نمى رسد به فهم آن مگر به توسل به سوى انوار الهى و بقاياى رسول الهى.
بعد از آن متوجه شد امام عليه السلام بيان اين مطلب را، به قول خودش: أما أوّل ذلك؛ اوّل چيزى كه بايد دانست از براى تحقيق اين مطلب و بعد از دانستن آن تمام مى شود تحقيق اين مطلب، آن است كه امام عليه السلام به قول خودش گفت: فلو كان خلق ما خلق لحاجة منه لجاز لقائل أن يقول : يتحول الى ما خلق لحاجته الى ذلك. اگر چه احتياج موجِد بر موجَد و افتقار علّت بر معلول غير معقول و بيّن البطلان است، زيرا كه با نبود معلول ، بود از براى علّت بود، پس حاجت چنين وجود از كجا رخ نمود؟ باز در تقرير دليل نوشته مى شود كه هرگاه واجب الوجود محتاجِ آفريده خودش بود ، هر آيينه جايز مى شد

1.مجمع البحرين ، ج ۳، ص ۱۷۱ ؛ ر. ك ؛ لسان العرب ، ج ۱، ص ۵۹۵؛ الصحاح ، ج۱، ص ۱۸۰ ؛ تاج العروس ، ج۱، ص ۳۸۰.

2.اقتباس از دو آيه شريفه است: اوّل (سوره يونس، آيه ۶۱): «وَ مَا يَعْزُبُ عَن رَّبِّكَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّةٍ فِى الْأَرْضِ وَ لَا فِى السَّمَآءِ وَ لَا أَصْغَرَ مِن ذَ لِكَ وَ لَا أَكْبَرَ إِلَا فِى كِتَـبٍ مُّبِينٍ». دوم (سوره سبا، آيه ۳): «وَ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلَى وَ رَبِّى لَتَأْتِيَنَّكُمْ عَــلِمِ الْغَيْبِ لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِى السَّمَـوَ تِ وَ لَا فِى الْأَرْضِ وَ لَا أَصْغَرُ مِن ذَ لِكَ وَ لَا أَكْبَرُ إِلَا فِى كِتَـبٍ مُّبِينٍ».

صفحه از 350