هزار حدیث در یکصد موضوع 03 - صفحه 65

65 ـ اجل

۰.امام علی علیه السلام:
خَلَقَ الآجالَ فأطالَها و قَصَّرَها، و قدَّمَها و أخَّرَها، و وصَلَ بالموتِ أسبابَها.۱

۰.[خداوند،] اجلها (مدت عمرها) را مشخص ساخته، برخى را كوتاه و برخى را دراز گردانيد و پاره‏ای را پس و برخى را پيش انداخت و عوامل آنها را به مرگ، پيوند داد (موجبات به سر آمدن اجل را فراهم آورد).

۰.امام علی علیه السلام:
الأجلُ مَساقُ النَّفْسِ، و الهَرَبُ مِنه مُوافاتُهُ.۲

۰.اجل، ميدان رفتن جان است و گريز از مرگ، رسيدن به آن.

۰.امام علی علیه السلام:
أصدَقُ شيءٍ الأجلُ.۳

۰.راست‌ترين چيز، اجل است.

۰.امام علی علیه السلام:
مَن راقبَ أجلَهُ اغتَنمَ مَهَلَهُ.۴

۰.هر كه مراقب اجل خود باشد، فرصت‌هايش را غنيمت می‏شمارد.

۰.امام علی علیه السلام:
إنَّ مَعَ كُلِّ إنسانٍ ملَكَينِ يَحفَظانِهِ، فإذا جاءَ القَدَرُ خَلَّيا بَينَهُ و بَينَهُ، و إنَّ الأجلَ جُنَّةٌ حَصِينةٌ.۵

۰.هر انسانى دو فرشته نگاهبان دارد، ليك هر گاه تقدير فرا رسد، او را با آن تنها می‏گذارند. همانا اجل، حفاظى استوار است.

۰.امام علی علیه السلام:
ـ لَمّا خُوِّفَ مِن الغِيلةِ ـ: و إنَّ عَلَيَّ مِن اللهِ جُنّةً حَصِينةً، فإذا جاءَ يومي انفرَجَتْ عنّي و أسْلَمَتْني، فحينَئذٍ لا يَطِيشُ السَّهْمُ، و لا يَبرأُ الكَلْمُ.۶

۰.ـ چون او را از كشته شدن ناگهانى (ترور شدن) ترساندند ـ فرمود: خداوند براى من حفاظى محكم قرار داده است و چون روز [مرگ] من فرا رسد، آن حفاظ كنار می‏رود و مرا تسليم [مرگ] می‏كند. در آن هنگام، نه تير به خطا می‏رود و نه زخم بهبود می‏يابد.

۰.امام علی علیه السلام:
كَفى بالأجَلِ حِرْزا، إنَّهُ ليسَ أحدٌ مِن النّاسِ إلاّ و مَعهُ حَفَظةٌ مِن اللهِ يَحفَظونَهُ أنْ لا يَتَردّى في بِئرٍ، و لا يَقَعَ علَيهِ حائطٌ، ولا يُصيبَهُ سَبُعٌ، فإذا جاءَ أجلُهُ خَلَّوا بينَه و بينَ أجلِهِ.۷

۰.نگاهبانىِ اجل كافى است. هيچ كس نيست مگر آن كه نگهبانانى از سوى خداوند بر او گماشته‌اند كه نمی‏گذارند در چاهى بيفتد يا ديوارى بر سر او آوار شود يا خوراك درنده‏ای گردد، اما چون اجلش فرا رسد او را با اجلش تنها می‏گذارند.

۰.التوحيد عن سعيدِّ بنِ وَهبٍ:
كُنّا مَعَ سعيدِ بنِ قيسٍ بصِفّينَ لَيلاً، و الصَّفّانِ يَنْظُرُ كُلُّ واحدٍ مِنهما إلى صاحبِهِ،حتّى جاءَ أميرُ المؤمنينَ علیه السلام، فنَزَلْنا على فِنائهِ، فقالَ لَه سعيدُ بنُ قيسٍ: أ في هذهِ السّاعةِ يا أميرَ المؤمنينَ! أ ما خِفْتَ شيئا؟! قالَ: و أيَّ شيءٍ أخافُ؟! إنَّه ليسَ مِن أحدٍ إلاّ و مَعَه مَلَكانِ مُوَكّلانِ بهِ أنْ يَقعَ في بئرٍ أو تَضُرَّ بهِ دابّةٌ أو يَتَردّى مِن جبلٍ، حتّى يأتيَهُ القَدَرُ؛ فإذا أتى القدَرُ خلَّوا بَينَهُ و بَينَهُ.۸

۰.ـ به نقل از سعيد بن وَهْب ـ: شبى در صفّين با سعيد بن قيس بوديم، و هر يك از دو صف سپاه به ديگرى مى‌نگريست تا آن كه امير مؤمنان علیه السلام آمد و ما در برابر ايشان پياده شديم.
سعد بن قيس به او گفت: در يك چنين ساعتى، اى امير مؤمنان؟! آيا از چيزى نترسيدى؟
فرمود: «از چه بترسم؟ هيچ فردى نيست، مگر آن كه دو فرشته بر او گماشته شده‌اند كه در چاهى نيفتد، يا جنبنده‌اى به او گزند نرساند و يا از كوهى سقوط نكند تا اين كه تقديرش (اجلش) فرا رسد، و چون تقدير فرا رسيد، او را با آن تنها مى‌گذارند».

۰.امام علی علیه السلام:
جَعلَ اللهُ لكلِّ شيءٍ قَدْرا، و لكلِّ قَدْرٍ أجَلاً.۹

۰.خداوند براى هر چيزى اندازه‏ای گذاشته است و براى هر اندازه‏ای، اجلى و سرآمدى.

۰.امام صادق علیه السلام:
يَعيشُ النّاسُ بإحسانِهِم أكثرَ مِمّا يَعيشُونَ بأعمارِهِم، و يَموتُونَ بذُنوبِهِم أكثرَ مِمّا يَموتُونَ بآجالِهِم. ۱۰

۰.مردم بيش از آن كه با عمر خود زندگى كنند، با احسان و نيكوكارى خويش می‏زيند. و بيش از آن كه به سبب فرا رسيدن اجل خود بميرند، بر اثر گناهان خويش می‏ميرند.

1.۱‌. نهج البلاغة: الخطبة ۹۱

2.۲‌. نهج البلاغة: الخطبة ۱۴۹

3.۳‌. غرر الحكم: ۲۸۴۵

4.۴‌. غرر الحكم: ۸۴۴۳

5.۵‌. بحار الأنوار: ۵ / ۱۴۰ /۸

6.۶‌. نهج البلاغة: الخطبة ۶۲

7.۷‌. بحارالأنوار: ۷۸ / ۶۴ /۱۵۸

8.۸‌. التوحيد: ۳۷۹ / ۲۶

9.۹‌. غرر الحكم: ۴۷۷۸

10.۱۰‌. بحار الأنوار: ۵ / ۱۴۰ /۷

صفحه از 100