هزار حدیث در یکصد موضوع 03 - صفحه 99

99 ـ وسوسه

۰.امام باقر علیه السلام:
إنَّ رجُلاً أتى رسولَ اللهِ صلی الله علیه و آله فقالَ: يا رسولَ اللهِ إنّني نافِقتُ، فقال: و اللهِ، ما نافَقتَ و لو نافَقتَ ما أتَيتَني تُعلِمُني، ما الّذي رابَكَ؟ أظُنُّ العَدُوَّ الحاضِرَ أتاكَ فقالَ لَكَ: مَن خَلَقَكَ؟ فقُلتَ: اللهُ خَلَقَني، فقالَ لَكَ: مَن خَلَقَ اللهَ؟ قالَ: إي و الّذي بَعَثَكَ بِالحَقِّ لَكانَ كَذا.
فقالَ: إنّ الشَّيطانَ أتاكُم مِن قِبَلِ الأعمالِ فلَم يَقوَ علَيكُم، فأتاكُم مِن هذا الوَجهِ لِكَي يَستَزِلَّكُم، فإذا كانَ كذلكَ فلْيَذكُرْ أحَدُكُم اللهَ وَحدَهُ.۱

۰.مردى خدمت پيامبر خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض كرد: من دچار نفاق شده ام. حضرت فرمود: به خدا سوگند، تو منافق نشده‏ای. اگر منافق بودى نزد من نمی‏آمدى، تا مرا از آن آگاه كنى. چه چيز تو را به ترديد افكنده است؟ گمان می‏كنم آن دشمن حاضر [در همه جا، يعنى شيطان] به سراغت آمده و به تو گفته است: چه كسى تو را آفريده است؟ و تو گفته‏ای: خدا مرا خلق كرده است و او به تو گفته است: چه كسى خدا را آفريده است؟ مرد عرض كرد: آرى، سوگند به آنكه تو را به حق برانگيخت، همين گونه است.
پيامبر صلی الله علیه و آله فرمود: شيطان از طريق اعمال و كردارهايتان نزد شما آمد و نتوانست بر شما چيره شود. حالا از اين راه [يعنى راه عقايد] به سراغتان آمده است تا شما را بلغزاند. هرگاه چنين چيزى براى يكى از شما پيش آمد، خدا را به يگانگى ياد كند.

۰.الكافي:
عن ابن أبي عميرٍ عن محمّد بن مسلم عن الإمامِ الصّادقِ علیه السلام: جاءَ رجُلٌ إلَى النَّبيِّ صلی الله علیه و آله فقالَ: يا رسولَ اللهِ، هَلَكتُ! فقالَ لَهُ صلی الله علیه و آله: أتاكَ الخَبيثُ فقالَ لَكَ: مَن خَلَقَكَ؟ فقُلتَ: اللهُ، فقالَ لَكَ: اللهُ مَن خَلَقَهُ؟ فقالَ: إي و الّذي بَعَثَكَ بِالحَقِّ لَكانَ كَذا، فقالَ رسولُ اللهِ صلی الله علیه و آله: ذاكَ و اللهِ مَحضُ الإيمانِ.
قالَ ابنُ أبي عُمَيرٍ: فحَدَّثتُ بذلكَ عَبدَ الرّحمنِ بنَ الحَجّاجِ فقالَ: حَدَّثَني أبي عن أبي عبدِ اللهِ علیه السلام أنّ رسولَ اللهِ صلی الله علیه و آله إنّما عَنى بقولِهِ: «هذا و اللهِ مَحضُ الإيمانِ» خَوفَهُ أن يَكونَ قَد هَلَكَ حَيثُ عَرَضَ لَهُ ذلكَ في قَلبِهِ.۲

۰.ـ به نقل از ابن ابى عمير از محمّد بن مسلم ـ: امام صادق علیه السلام فرمود: مردى خدمت پيامبر صلی الله علیه و آله آمد و عرض كرد: اى رسول خدا! هلاك شدم. پيامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: آن خبيث (شيطان) به سراغ تو آمد و گفت: چه كسى تو را آفريده است؟ و تو گفتى: خدا و او گفت: خدا را چه كسى آفريده است؟ مرد عرض كرد: آرى، سوگند به آنكه تو را به حق برانگيخت، مطلب همين گونه است [كه می‏فرماييد]. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: به خدا سوگند كه اين ايمان محض است.
ابن ابى عمير می‏گويد: من اين حديث را براى عبد الرحمان بن حجّاج گفتم. او گفت: پدرم از حضرت صادق علیه السلام برايم حديث كرد كه فرمود: مقصود رسول خدا صلی الله علیه و آله از اينكه فرمود: «به خدا سوگند كه اين ايمان محض است» همان ترس او از اين است كه نكند با خطور آن افكار در ذهنش، به هلاكت افتاده باشد.

۰.الكافي:
عن عبدِ اللهِ بن سنان: ذكرتُ لأبي عبدِ اللهِ علیه السلام رجُلاً مُبتَلىً بِالوُضوءِ و الصَّلاةِ، و قلتُ: هو رجُلٌ عاقِلٌ، فقالَ أبو عبدِ الله علیه السلام: و أيُّ عَقلٍ لَهُ و هُو يُطيعُ الشَّيطانَ؟!
فقلتُ لَهُ: و كيفَ يُطيعُ الشَّيطانَ؟ فقالَ: سَلهُ هذا الّذي يَأتِيهِ مِن أيِّ شَيءٍ هُو؟ فإنّهُ يَقولُ لَك: مِن عَمَلِ الشَّيطانِ.۳

۰.ـ به نقل از عبد الله بن سنان ـ: از مردى نزد امام صادق علیه السلام ياد كردم كه در وضو و نمازش گرفتار وسواس است و گفتم كه او مردى عاقل است. حضرت فرمود: چه عقلى دارد كه فرمانبرى شيطان می‏كند؟ عرض كردم: چگونه فرمانبرى شيطان می‏كند؟ فرمود: از او بپرس وسوسه‌اى كه به وى دست می‏دهد از چيست؟ قطعاً به تو خواهد گفت: كار شيطان است.

۰.الكافي:
عن زرارة و أبي بصير: قلنا لَه۴: الرَّجُلُ يشُكّ كثيرا في صلاتِهِ حتّى لا يدري كم صلّي و لا ما بَقِيَ علَيهِ قالَ: يُعيدُ، قُلنا لَهُ: فإنّهُ يَكثُرُ علَيهِ ذلكَ كُلّما عادَ شَكَّ؟ قالَ: يَمضي في شَكِّهِ.
ثُمّ قالَ: لا تُعَوِّدوا الخَبيثَ مِن أنفُسِكُم بِنَقضِ الصَّلاةِ فتُطمِعوهُ؛ فإنَّ الشَّيطانَ خَبيثٌ يَعتادُ لِما عُوِّدَ، فلْيَمضِ أحَدُكُم في الوَهمِ، و لا يُكثِرَنَّ نَقضَ الصَّلاةِ، فإنّهُ إذا فَعَلَ ذلكَ مَرّاتٍ لَم يَعُدْ إلَيهِ الشَّكُّ.
قالَ زُرارَةُ: ثُمّ قالَ: إنّما يُريدُ الخَبيثُ أن يُطاعَ، فإذا عُصِيَ لَم يَعُدْ إلى أحَدِكُم.۵

۰.ـ به نقل از زراره و ابو بصير ـ: به امام صادق علیه السلام گفتيم: مردى در تعداد ركعات نمازش زياد شكّ می‏كند به طورى كه اصلاً نمی‏داند چند ركعت خوانده و چند ركعت باقى مانده است. حضرت فرمود: بايد نمازش را اعاده كند. عرض كرديم: زياد شكّ می‏كند، به طورى كه هرچه هم اعاده كند باز شك می‏كند. فرمود: به شكّ خود اعتنايى نكند [و به نمازش ادامه دهد].
سپس فرمود: با شكستن نماز، شيطان پليد را به خودتان عادت ندهيد كه با اين كار او را به طمع می‏اندازيد [كه هر لحظه به سر وقت شما بيايد و وسوسه تان كند]؛ زيرا شيطانْ خبيث است و بدانچه عادتش دهند، عادت می‏كند. پس، هر يك از شما [كه كثير الشكّ باشد] به شكّ خود اعتنا نكند و نمازش را زياد نشكند؛ چون اگر چند مرتبه به شكّ خود اعتنا نكرد، ديگر دچار شكّ نخواهد شد.
زراره می‏گويد: حضرت سپس فرمود: شيطان پليد می‏خواهد مطاع باشد، لذا اگر نافرمانى شود ديگر به سراغ كسى از شما نمی‏آيد.

۰.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:
إنّ لِلوَسواسِ خَطما كخَطمِ الطّائرِ، فإذا غَفَلَ ابنُ آدَمَ وَضَعَ ذلكَ المِنقارَ في اُذُنِ القَلبِ يُوَسوِسُ، فإنِ ابنُ آدمَ ذَكَرَ اللهَ عز و جل نَكَصَ و خَنَسَ، فذلكَ سُمِّيَ الوَسواسَ.۶

۰.وسواس، منقارى چون منقار پرنده دارد و هرگاه آدمى دچار غفلت شود، آن منقار را در گوش دل او می‏گذارد و وسوسه می‏كند. در اين هنگام اگر آدمى خداوند عز و جل را ياد كند، وسواس منصرف می‏شود و كنار می‏رود. به همين دليل شيطان را وسواس گفته‌اند.

۰.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:
إنَّ إبليسَ لَهُ خُرطُومٌ كخُرطُومِ الكَلبِ واضِعُهُ على قَلبِ ابنِ آدمَ يُذَكِّرُهُ الشَّهَواتِ و اللَّذّاتِ، و يأتِيهِ بِالأمانيّ، و يَأتِيهِ بِالوَسوَسَةِ على قَلبِهِ ليُشَكِّكَهُ في ربِّهِ، فإذا قالَ العَبدُ: «أعوذُ باللهِ السَّميعِ العَليمِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيمِ و أعوذُ باللهِ أن يَحضُرونِ إنّ اللهَ هُوَ السَّميعُ العَليمُ» خَنَسَ الخُرطُومُ عَنِ القَلبِ.۷

۰.شيطان پوزه‏ای مانند پوزه سگ دارد كه آن را بر روى دل آدمى می‏گذارد و شهوت‏ها و لذّت‏ها را به او يادآورى می‏كند و آرزوها را به سراغش می‏آورد و در دلش وسوسه می‏كند، تا او را درباره پروردگارش به شكّ اندازد، در اين هنگام اگر آدمى بگويد: «اعوذ بالله السميع العليم من الشيطان الرجيم و اعوذ بالله اَن يحضرون ان الله هو السميع العليم» پوزه اش را از روى دل كنار می‏برد.

۰.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:
مَن وَجَدَ مِن هذا الوَسواسِ فلْيَقُلْ: آمَنتُ باللهِ و رَسولِهِ ثلاثا، فإنّ ذلكَ يَذهَبُ عَنهُ.۸

۰.هر كس از اين وسوسه چيزى در خود ديد، سه مرتبه بگويد: «به خدا و پيامبرش ايمان آوردم»، وسوسه اش از بين می‏رود.

۰.امام علی علیه السلام:
صَومُ ثَلاثَةِ أيّامٍ مِن كُلِّ شَهرٍ ـ أربَعاءُ بَينَ خَميسَينِ ـ و صَومُ شَعبانَ يَذهَبُ بوَسواسِ الصَّدرِ، و بَلابِلِ القَلبِ.۹

۰.روزه گرفتن در سه روز از هر ماه ـ پنجشنبه اول و آخر ماه و چهار شنبه وسط آن و روزه ماه شعبان ـ وسواس سينه و پريشانى‏های دل را از بين می‏برد.

۰.امام علی علیه السلام:
ذِكرُنا أهلَ البَيتِ شِفاءٌ مِن الوَعكِ و الأسقامِ و وَسواسِ الرّيبِ.۱۰

۰.ياد ما اهل بيت، شفابخش هر ناخوشى و بيمارى و وسوسه ترديد آور است.

۰.بحار الأنوار:
عن فقهِ الرِّضا علیه السلام: أروي أنّهُ سُئلَ العالِمُ علیه السلام عَن حَديثِ النَّفسِ، فقالَ: مَن يُطيقُ ألاَّ تُحَدِّثَ نَفسُهُ؟!...
و نَروي [عن رسولِ اللهِ صلی الله علیه و آله] أنَّ اللهَ تباركَ و تعالى عَفا لاُمَّتي عَن وَساوِسِ الصَّدرِ.
و نرَوي عنهُ [صلی الله علیه و آله] أنَّ اللهَ تَجاَوَزَ لاُمَّتي عَمّا تُحَدِّثُ بهِ أنفُسُها إلاّ ما كانَ يُعقَدُ علَيهِ.۱۱

۰.ـ به نقل از فقه الرضا علیه السلام ـ: روايت می‏كنم كه از امام كاظم علیه السلام درباره حديث نفْس (افكار و انديشه‏هایی كه در ذهن انسان می‏گذرد) سؤال شد. فرمود: كيست كه نفْس او دچار افكار و انديشه نشود؟!....
و [از رسول خدا صلی الله علیه و آله] روايت مى‌كنيم كه: خداوند تبارك و تعالى از وسوسه‏های سينه امّت من گذشته است.
و [از همان حضرت] روايت می‏كنيم كه: خداوند از حديث نفْس‏های امّت من می‏گذرد، مگر آنچه به صورت اعتقاد در آيد.

1.۱‌. الكافي: ۲ / ۴۲۵ /۵

2.۲‌. الكافي: ۲ / ۴۲۵ /۳

3.۳‌. الكافي: ۱ / ۱۲ /۱۰

4.. هكذا جاء الحديث في المصدر مضمرا.

5.۴‌. الكافي: ۳ / ۳۵۸ /۲

6.۵‌. كنز العمّال: ۱۲۶۷

7.۶‌. كنز العمّال: ۱۲۶۶

8.۷‌. كنز العمّال: ۱۲۴۵

9.۸‌. الخصال: ۶۱۲ / ۱۰

10.۹‌. بحار الأنوار: ۸۱ / ۲۰۳ /۵

11.۱۰‌. بحار الأنوار:۷۲ / ۱۲۷ /۱۳

صفحه از 100