است و پارهاى از عالمان ، بيشتر اين معانى را اصطلاحى مىدانند كه قائل به آن ، به مصداق مهمّ «حكمت» ، بسنده كرده و همان را در معناى آن آورده است ؛ وگرنه در اصل ، از مصدر «اِحكام» است كه به معناى استوارى در علم ، گفتار و كردار و يا همه اينهاست .
بنا بر اين ، از منظر واژهشناسى ، كلمه حكمت ، حاكى از نوعى استوارى و اِتقان است و به هر چيز استوار و نفوذناپذير ، اعم از مادّى و يا معنوى ، اطلاق مىگردد .
حكمت در قرآن و حديث
واژه «حكمت» ، بيست بار در قرآن كريم آمده است و خداوند متعال ، در اين كتاب آسمانى ، 91 بار خود را با صفت «حكيم» ستوده است .۱
تأمّل در موارد كاربرد اين واژه در متون اسلامى ، نشان مىدهد كه حكمت از نگاه قرآن و حديث ، عبارت است از مقدّماتِ محكم و استوار علمى ، عملى و روانى براى نيل به مقصد والاى انسانيت ، و آنچه احاديث اسلامى در تفسير حكمت آوردهاند ، در واقع ، مصداقى از مصاديق اين تعريف كلّى است .
اقسام حكمت
بر پايه آنچه در تعريف كلّى حكمت ذكر كرديم ، حكمت از نگاه قرآن و حديث ،