۵۳۲.تفسير العيّاشى- به نقل از هارون بن خارجه -: به امام صادق عليه السلام گفتم : من ، شاد مىشوم ، بى آن كه در خود و يا دارايى و يا دوستم سببى بيابم و غمگين مىشوم بى آن كه غمى در خود و دارايى و دوستم ببينم .
فرمود : «آرى ، شيطان در دل وسوسه مىكند و مىگويد : اگر نزد خدا خيرى داشتى ، دشمنت را بر تو مسلّط نمىكرد و تو را نيازمند او نمىكرد . جز اين است كه چشم به راه همان چيزى هستى كه پيش از تو ، انتظار مىكشيدند . آيا آنها چيزى گفتند؟ پس اين ، همان غمِ بىسبب است ؛ و امّا شادى ، فرشته به دل الهام مىكند و مىگويد : اگر خداوند ، دشمنت را به رُخ تو كشيده و نيازت را به او قرار داده ، جز روزگارى اندك نباشد . مژده باد مغفرت الهى و فضل او و اين همان گفته خداوند است : «شيطان شما را از نادارى مىترساند و به زشتى فرمان مىدهد و خداوند به شما وعده آمرزش و فضل مىدهد»» .
۵۳۳.امام صادق عليه السلام : هرگاه خداوند ، خير بندهاى را بخواهد ، نقطه سپيدى در دلش نقش مىبندد و گوشهاى دلش را مىگشايد و فرشتهاى را بر او مىگمارد ، تا او را استوار بدارد ، و اگر بدىِ بندهاى را بخواهد ، نقطه سياهى در دلش رسم مىكند و گوشهاى دلش را مىبندد و شيطانى را بر او مىگمارد تا گمراهش كند .
سپس [حضرت] اين آيه را تلاوت كرد : «پس كسى را كه خدا بخواهد به راه آورد ، دلش را پذيراى اسلام مىكند و هر كس را بخواهد گمراه كند ، دلش را سخت تنگ مىگردانَد»
.