543
علم و حکمت در قرآن و حدیث (ویراست دوم)

۱۱۷۷.ينابيع المودّة- به نقل از عيسى بن سرى -: به امام جعفر صادق عليه السلام گفتم : برايم از آنچه پايه‏هاى اسلام بر آن استوار است ، سخن بگو ، تا چون آنها را فرا گرفتم ، عملم پاكيزه (/بالنده) شود و نادانى به هر مجهول ديگر ، زيانى به من نرساند .
فرمود : «گواهى به اين كه خدايى جز خداوند يگانه نيست و محمّد صلى اللّه عليه و آله پيامبر خداست و اقرار به هر چه از نزد خدا آورده است و حقّى كه در اموال به نام زكات قرار داده شده و اقرار به ولايتى كه خداوند ، بدان فرمان داده است؛ يعنى ولايت خاندان محمّد صلى اللّه عليه و آله . پيامبر خدا فرمود : "هركس بميرد و امامش را نشناسد ، به مرگ جاهلى مرده است" . خداوند عزّ و جلّ مى‏فرمايد : «از خداوند اطاعت كنيد و از پيامبر اطاعت كنيد و از اولياى امورتان اطاعت كنيد» . پس على - كه درودهاى خدا بر او باد - [ولىّ امر] بود و پس از او حسن و سپس حسين و على بن حسين و محمّد بن على و كار ، اين گونه خواهد بود . زمين ، بى‏امام سامان نمى‏گيرد و هركس بميرد و امامش را نشناسد ، به مرگ جاهلى مرده است» .

۱۱۷۸.رجال الكشّى‏- به نقل از عيسى بن سرى -: به امام صادق عليه السلام گفتم : از پايه‏هايى كه اسلام بر آنها بنا شده و كوتاهى هيچ يك از مردم در آن پذيرفته نيست ، برايم سخن بگو؛ پايه‏هايى كه هركس در شناخت آنها كوتاهى ورزد ، دينش وارونه مى‏گردد و عملش پذيرفته نمى‏شود و هركس آنها را بشناسد و به آنها عمل كند ، دينش به صلاح مى‏آيد و عملش پذيرفته مى‏گردد و ندانستن ديگر امورى كه برايش مجهول مانده ، بر او سخت نمى‏آيد .
فرمود : «گواهى به اين كه خدايى جز خداوند يگانه نيست و ايمان به پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله و اقرار به هرچه از نزد خداوند آورده است» .
سپس فرمود : «زكات و ولايت ، به ترتيب ، فضيلتى هستند براى هر كس كه اينها را اخذ كند .۱ پيامبر خدا فرمود : "هركس بميرد و امامش را نشناسد ، به مرگ جاهلى مرده است" و خداوند عزّ و جلّ مى‏فرمايد : «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از خداوند اطاعت كنيد و از پيامبر اطاعت كنيد و نيز از اولياى امورتان» و على عليه السلام [ولىّ امر ]بود و ديگران گفتند : نه ، بلكه معاويه است و حسن عليه السلام و سپس حسين عليه السلام بود و ديگران گفتند : ولىّ امر ، يزيد بن معاويه است ، نه ديگرى» .۲
سپس فرمود : «آيا برايت بيفزايم؟».
كسى گفت : بيفزاى ، فدايت شوم !
فرمود : «سپس على بن حسين عليه السلام بود و پس از او ابوجعفر (امام باقر) عليه السلام ، و شيعه پيش از وى ، آنچه را از حلال و حرام كه بدان نياز داشتند ، نمى‏شناختند؛ جز آنچه از مردم فرا گرفته بودند، تا آن كه امام باقر عليه السلام ولىّ امر شد و برايشان گشود و روشن كرد و يادشان داد تا آن جا كه پس از يادگرفتنشان از او ، به مردم ياد مى‏دادند . و امر همين گونه است و زمين ، جز به امام سامان نمى‏پذيرد و هركس بميرد و امام خويش را نشناسد ، به مرگ جاهلى مرده است و بيشترين نيازت به اين معنا ، هنگامى است كه جانت به اين جا (با دستش به گلويش اشاره كرد) برسد و از دنيا بروى و بگويى : من بر عقيده‏اى نيكو بودم» .

1.نسخه كافى در اين جا ابهام دارد و محتمل است معنايش اين باشد كه همه اين امور در يك درجه نيستند و همان گونه كه از ساير روايات بر مى‏آيد ، ولايت از بقيه امور مهم‏تر و نگاه‏دارنده آنهاست و شناخت مصداق آن ، مشكل .(م)

2.در متن رجال كشّى «سواء» آمده است كه به احتمال فراوان ، تصحيف «سواه» باشد كه بر طبق همان ، ترجمه شد . (م)


علم و حکمت در قرآن و حدیث (ویراست دوم)
542

۱۱۷۷.ينابيع المودّة عن عيسى بن السّريّ : قُلتُ لِجَعفَرٍ الصّادِقِ عليه السلام : حَدِّثني عَمّا ثَبَتَ عَلَيهِ دَعائِمُ الإِسلامِ إذا أخَذتُ بِها زَكا عَمَلي ولَم يَضُرَّني جَهلُ ما جَهِلتُ .
قالَ : شَهادَةُ أن لا إلهَ إلَّا اللَّهُ وأنَّ مُحَمَّداً رَسولُ اللَّهِ ، وَالإِقرارُ بِما جاءَ بِهِ مِن عِندِ اللَّهِ ، وحَقٌّ فِي الأَموالِ مِنَ الزَّكاةِ ، وَالإِقرارُ بِالوَلايَةِ الَّتي أمَرَ اللَّهُ بِها وَلايَةِ آلِ مُحَمَّدٍ صلى اللّه عليه و آله . قالَ رَسولُ اللَّهِ صلى اللّه عليه و آله : مَن ماتَ لا يَعرِفُ إمامَهُ ماتَ ميتَةً جاهِلِيَّةً . قالَ اللَّهُ عزّ و جلّ : «أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِى الْأَمْرِ مِنكُمْ»۱ فَكانَ عَلِيٌّ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيهِ ثُمَّ صارَ مِن بَعدِهِ حَسَنٌ ثُمَّ حُسَينٌ ثُمَّ مِن بَعدِهِ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ ثُمَّ مِن بَعدِهِ مُحَمَّدُ بنُ عَلِيٍّ ، وهكَذا يَكونُ الأَمرُ ، إنَّ الأَرضَ لا تَصلُحُ إلّا بِإِمامٍ ، ومَن ماتَ لا يَعرِفُ إمامَهُ ماتَ ميتَةً جاهِلِيَّةً.۲

۱۱۷۸.رجال الكشّي عن عيسى بن السّريّ : قُلتُ لِأَبي عَبدِاللَّهِ عليه السلام : حَدِّثني عَن دَعائِمِ الإِسلامِ الَّتي بُنِيَ عَلَيها ، ولا يَسَعُ أحَداً مِنَ النّاسِ تَقصيرٌ عَن شَي‏ءٍ مِنهَا ، الَّذي مَن قَصَّرَ عَن مَعرِفَةِ شَي‏ءٍ مِنها كُبِتَ‏۳ عَلَيهِ دينُهُ ولَم يُقبَل مِنهُ عَمَلُهُ ، ومَن عَرَفَها وعَمِلَ بِها صَلُحَ دينُهُ وقُبِلَ مِنهُ عَمَلُهُ ، ولَم يَضِق بِهِ ما فيهِ بِجَهلِ شَي‏ءٍ مِنَ الاُمورِ جَهِلَهُ .
قالَ : فَقالَ : شَهادَةُ أن لا إلهَ إلَّا اللَّهُ ، وَالإِيمانُ بِرَسولِ اللَّهِ صلى اللّه عليه و آله ، وَالإِقرارُ بِما جاءَ بِهِ مِن عِندِ اللَّهِ .
ثُمَّ قالَ : الزَّكاةُ وَالوَلايَةُ شَي‏ءٌ دونَ شَي‏ءٍ ، فَضلٌ يُعرَفُ لِمَن أخَذَ بِهِ . قالَ رَسولُ اللَّهِ صلى اللّه عليه و آله : «مَن ماتَ لا يَعرِفُ إمامَهُ ماتَ ميتَةً جاهِلِيَّة» . وقالَ اللَّهُ عزّ و جلّ : «يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِى الْأَمْرِ مِنكُمْ» وكانَ عَلِيٌّ عليه السلام ، وقالَ الآخَرونَ : لا ، بَل مُعاوِيَةُ . وكانَ حَسَنٌ ثُمَّ كانَ حُسَينٌ ، وقالَ الآخَرونَ : هُوَ يَزيدُ بنُ مُعاوِيَةَ لا سَواءٌ .
ثُمَّ قالَ : أزيدُكَ ؟
قالَ بَعضُ القَومِ : زِدهُ جُعِلتُ فِداكَ .
قالَ : ثُمَّ كانَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ ، ثُمَّ كانَ أبو جَعفَرٍ ، وكانَتِ الشّيعَةُ قَبلَُ لا يَعرِفونَ ما يَحتاجونَ إلَيهِ مِن حَلالٍ ولا حَرامٍ إلّا ما تَعَلَّموا مِنَ النّاسِ ، حَتّى‏ كانَ أبو جَعفَرٍ عليه السلام فَفَتَحَ لَهُم وبَيَّنَ لَهُم وعَلَّمَهُم ، فَصاروا يُعَلِّمونَ النّاسَ بَعدَما كانوا يَتَعَلَّمونَ مِنهُم ، وَالأَمرُ هكَذا يَكونُ ، وَالأَرضُ لا تَصلُحُ إلّا بِإِمامٍ . ومَن ماتَ لا يَعرِفُ إمامَهُ ماتَ ميتَةً جاهِلِيَّةً ، وأحوَجُ ما تَكونُ إلى‏ هذا إذا بَلَغَت نَفسُكَ هذَا المَكانَ - وأشارَ بِيَدِهِ إلى‏ حَلقِهِ - وَانقَطَعتَ مِنَ الدُّنيا تَقولُ : لَقَد كُنتُ عَلى‏ رَأيٍ حَسَنٍ.۴

1.النساء : ۵۹ .

2.ينابيع المودّة : ج ۱ ص ۳۵۰ ح ۵ .

3.كَبَتَهُ : أخزاه وصَرَفَه وكَسَرَه (القاموس المحيط : ج ۱ ص ۱۵۵) .

4.رجال الكشّي : ج ۲ ص ۷۲۳ ح ۷۹۹ ، بحارالأنوار : ج ۲۳ ص ۸۹ ح ۳۵ وراجع : الكافي : ج ۲ ص ۱۹ ح ۶ .

  • نام منبع :
    علم و حکمت در قرآن و حدیث (ویراست دوم)
تعداد بازدید : 87162
صفحه از 973
پرینت  ارسال به