629
علم و حکمت در قرآن و حدیث (ویراست دوم)

۱۳۵۸.امام على عليه السلام- در حكمت‏هاى منسوب به ايشان -: جا به جا كردن تخته سنگ‏هاى گران از جايشان ، آسان‏تر از فهماندن به نافهم است .

۱۳۵۹.امام على عليه السلام- در حكمت‏هاى منسوب به ايشان -: خود را از ياد كردن دانش نزد كسى كه بدان رغبت نمى‏ورزد ، و از ياد كردن شرافت نياكانت پيش كسى كه نياكانى ندارد ، نگاه دار كه اين ، كينه آن دو را بر تو مى‏افروزد .

۱۳۶۰.امام على عليه السلام- در حكمت‏هاى منسوب به ايشان -: با كم‏خردان ، سخن از دانش مگو ، كه تو را تكذيب مى‏كنند ، و با نادانان [سخن مگو] ، كه تو را گران‏بار مى‏شمرند ؛ بلكه از آن با كسى سخن بگوى كه اهلش باشد و مى‏گيرد و مى‏پذيرد و مى‏فهمد ، آنچه را مى‏گويى ، دريافت مى‏كند و آنچه را مى‏شنود ، بر تو پنهان مى‏دارد ؛ چرا كه دانشت بر تو حقّى دارد ، همان گونه كه در دارايى‏ات بر تو حقّى است : بذلش به مستحقّ آن و باز داشتنش از غير مستحقّ آن .

۱۳۶۱.امام على عليه السلام- در حكمت‏هاى منسوب به ايشان -: در آنچه از دانش به تو عطا شده است ، با عموم مردم آن گونه رفتار مكن كه با خاصّان مى‏كنى و بدان كه خداى سبحان ، مردانى دارد كه رازهايى پنهان را نزد ايشان به امانت نهاده و آنان را از افشاى آن ، باز داشته است و به ياد داشته باش سخن بنده شايسته را به موسى عليه السلام كه از وى خواسته بود : «آيا در پى تو بيايم تا از هدايت‏هايى كه به تو آموخته شده است ، به من بياموزى؟» و او گفته بود : «تو توان شكيبايى بر همراهى مرا ندارى و چگونه بر چيزى كه از آن خبر ندارى ، شكيبايى كنى؟»
.

۱۳۶۲.امام على عليه السلام : از ويژگى‏هاى دانشمند آن است كه جز به آن كس كه پندش را مى‏پذيرد ، پند نمى‏دهد و به خودرأى ، اندرز نمى‏دهد و آنچه را از انتشارش بيم دارد ، بازگو نمى‏كند .

۱۳۶۳.تحف العقول‏ : [ امام كاظم عليه السلام ] در سفارش به هشام فرمود : «مبادا كه حكمت را فرو افكنى و آن را نزد نادانان بگذارى» .
هشام مى‏گويد كه گفتم : اگر مردى را جوياى آن يافتم ، ولى خودش ياراى گرفتن آنچه به او القا شده نداشت ، چه كنم؟
فرمود : «در نصيحتش نرمى كن . پس اگر ظرفيت روحى نداشت ، خود را در معرض فتنه قرار مده ، و از انكار متكبّران برحذر باش كه اگر دانش بر كسى عرضه شود كه درست نمى‏گيرد ، خوار مى‏شود» .
گفتم : اگر كسى را نيافتم كه از آن بپرسد ، چه كنم؟
فرمود : «نادانى‏اش را از پرسيدن مغتنم شمار ، تا از خطر [و گناه محتمل‏] پاسخ و فتنه بزرگ ردّ و انكار به سلامت بمانى» .


علم و حکمت در قرآن و حدیث (ویراست دوم)
628

۱۳۵۸.عنه عليه السلام- فِي الحِكَمِ المَنسوبَةِ إلَيهِ - : نَقلُ الصُّخورِ مِن مَواضِعِها أهوَنُ مِن تَفهيمِ مَن لا يَفهَمُ.۱

۱۳۵۹.عنه عليه السلام- أيضاً - : اِحتَرِس مِن ذِكرِ العِلمِ عِندَ مَن لا يَرغَبُ فيهِ ، ومِن ذِكرِ قَديمِ الشَّرَفِ عِندَ مَن لا قَديمَ لَهُ ، فَإِنَّ ذلِكَ مِمّا يُحقِدُهُما عَلَيكَ.۲

۱۳۶۰.عنه عليه السلام- أيضاً - : لا تُحَدِّث بِالعِلمِ السُّفَهاءَ فَيُكَذِّبوكَ ، ولَا الجُهّالَ فَيَستَثقِلوكَ، ولكِن حَدِّث بِهِ مَن يَتَلَقّاهُ مِن أهلِهِ بِقَبولٍ وفَهمٍ ، يَفهَمُ عَنكَ ما تَقولُ ، ويَكتُمُ عَلَيكَ ما يَسمَعُ ، فَإِنَّ لِعِلمِكَ عَلَيكَ حَقًّا ، كَما أنَّ عَلَيكَ في مالِكَ حَقًّا ، بَذلُهُ لِمُستَحِقِّهِ ، ومَنعُهُ عَن غَيرِ مُستَحِقِّهِ.۳

۱۳۶۱.عنه عليه السلام- أيضاً - : لا تُعامِلِ العامَّةَ فيما اُنعِمَ بِهِ عَلَيكَ مِنَ العِلمِ كَما تُعامِلُ الخاصَّةَ ، وَاعلَم أنَّ للَّهِ‏ِ سُبحانَهُ رِجالًا أودَعَهُم أسراراً خَفِيَّةً ومَنَعَهُم عَن إشاعَتِها ، وَاذكُر قَولَ العَبدِ الصّالِحِ لِموسى‏ وقَد قالَ لَهُ : «هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَى‏ أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا * قَالَ إِنَّكَ لَن تَسْتَطِيعَ مَعِىَ صَبْرًا * وَ كَيْفَ تَصْبِرُ عَلَى‏ مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا»۴ .۵

۱۳۶۲.عنه عليه السلام : مِن صِفَةِ العالِمِ أن لا يَعِظَ إلّا مَن يَقبَلُ عِظَتَهُ ، ولا يَنصَحَ مُعجَباً بِرَأيِهِ ، ولا يُخبِرَ بِما يَخافُ إذاعَتَهُ.۶

۱۳۶۳.تحف العقول : وَصِيَّتُهُ [ الإمامِ الكاظِمِ‏] عليه السلام لِهِشامٍ : ... يا هِشامُ ... إيّاكَ أن تَغلِبَ الحِكمَةَ
وتَضَعَها في أهلِ الجَهالَةِ .
قالَ هِشامٌ : فَقُلتُ لَهُ: فَإِن وَجَدتُ رَجُلًا طالِباً لَهُ غَيرَ أنَّ عَقلَهُ لا يَتَّسِعُ لِضَبطِ ما اُلقِي إلَيهِ؟
قالَ عليه السلام : فَتَلَطَّف لَهُ فِي النَّصيحَةِ، فَإِن ضاقَ قَلبُهُ فَلا تَعرِضَنَّ نَفسَكَ لِلفِتنَةِ. وَاحذَر رَدَّ المُتَكَبِّرينَ، فَإِنَّ العِلمَ يُذَلُّ عَلى‏ أن يُملى‏ عَلى‏ مَن لا يُفيقُ.
قُلتُ : فَإِن لَم أجِد مَن يَعقِلُ السُّؤالَ عَنها؟
قالَ عليه السلام : فَاغتَنِم جَهلَهُ عَنِ السُّؤالِ حَتّى‏ تَسلَمَ مِن فِتنَةِ القَولِ وعَظيمِ فِتنَةِ الرَّدِّ.۷

1.شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد : ج ۲۰ ص ۳۲۶ ح ۷۳۲ .

2.شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد : ج ۲۰ ص ۳۲۲ ح ۶۹۶ .

3.شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد : ج ۲۰ ص ۲۷۳ ح ۱۵۵ ؛ غرر الحكم : ح ۱۰۳۶۷ .

4.الكهف: ۶۶ - ۶۸.

5.شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد : ج ۲۰ ص ۳۴۵ ح ۹۶۸ .

6.العُدد القويّة : ص ۳۵۸ ح ۲۲، بحارالأنوار : ج ۷۷ ص ۲۳۵ .

7.تحف العقول: ص ۳۹۸، بحارالأنوار : ج ۱ ص ۱۵۵ .

  • نام منبع :
    علم و حکمت در قرآن و حدیث (ویراست دوم)
تعداد بازدید : 61273
صفحه از 973
پرینت  ارسال به