745
علم و حکمت در قرآن و حدیث (ویراست دوم)

۱۶۷۳.امام هادى عليه السلام :اگر پس از غايب شدن حضرت قائم عليه السلام ، دانشمندان الهى كه به سوى او مى‏خوانند و ره مى‏نمايند و از دينش دفاع مى‏كنند و بندگان ناتوان خداوند را از تله شيطان و دام‏هاى دشمنان اهل بيت عليهم السلام نجات مى‏دهند ، نبودند ، هيچ كس نمى‏مانْد ، مگر اين كه از دين باز مى‏گشت ؛ ولى آنان‏اند كه زمام دل‏هاى ناتوان شيعه را همچون سكّان در دست ناخداى كشتى به دست گرفته‏اند . اينان ، همان انسان‏هاى برتر نزد خداوندند .

2 / 8

مبارزه با ستمكار

۱۶۷۴.امام على عليه السلام : اگر حضور اين جمع نبود و با وجود ياور ، حجّت تمام نمى‏شد و اگر خداوند از دانشمندان پيمان نگرفته بود كه با پُرخورىِ ستمكار و گرسنگى ستم‏ديده سازش نكنند ، زمام خلافت را به حال خود رها مى‏كردم .

۱۶۷۵.امام حسين عليه السلام- در امر به معروف و نهى از منكر -: اى مردم! از آنچه خدا دوستانش را بدان پند داده ، پند گيريد ؛ همچون بدگويى او از كاهنانِ يهود ، آن جا كه مى‏فرمايد : «چرا علماى ربّانى و دانشمندانشان ، آنان را از گفتار گناه‏آلودشان نهى نمى‏كنند ؟» و مى‏فرمايد : «كافران بنى اسرائيل ، لعنت شدند» تا آن جا كه فرمايد : «چه بد بود آنچه كردند» و خداوند ، ايشان را نكوهش كرد ؛ زيرا از ستمكارانى كه در ميانشان بودند ، زشتى و فساد ، بسيار ديدند ، ولى به طمع بهره‏اى كه از آن ستمگران مى‏بردند و از بيم آن كه بى‏نصيب بمانند ، ايشان را نهى نمى‏كردند ؛ در حالى كه خدا مى‏فرمايد : «و از مردم نترسيد و از من پروا كنيد» و نيز مى‏فرمايد : «مردان و زنان مؤمن ، برخى دوست برخى ديگرند ؛ امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند»
.
خدا ، از آن رو امر به معروف و نهى از منكر را نخستين فريضه خود قرار داد كه مى‏دانست چون اين فريضه ادا گردد و برپا داشته شود ، تمام فريضه‏هاى ديگر ، از آسان و دشوار ، برپا مى‏ايستند و اين ، از آن روست كه امر به معروف و نهى از منكر ، دعوت به اسلام است؛ همراه با ردّ مظالم و مخالفت با ستمكار و تقسيم درآمد عمومى و غنيمت‏هاى جنگى و گرفتن زكات [و صدقات‏] از جاى خود و مصرف آن در جاى خود .
سپس شما ، اى گروه به هم پيوسته ! گروهى نامور به دانش و نامدار به نكويى و معروف به خيرخواهى ، و به لطف خدا در دل مردم ، شكوهمند هستيد . بزرگ ، از شما پروا مى‏كند و ناتوان ، گرامى‏تان مى‏دارد و آن كس كه بر او برترى نداريد و احسانى به او نكرده‏ايد ، شما را بر خويش ، مقدّم مى‏شمارد . هرگاه نيازمندان از رسيدن به نياز خود محروم مانند ، شما را شفيع قرار مى‏دهند و شما به شكوهى چون شوكتِ شهرياران و بزرگوارىِ بزرگان ، در راه گام برمى‏داريد . آيا اين همه ، از آن رو نيست كه شما به جايگاهى رسيده‏ايد كه مردم از شما اميد دارند تا به حقّ خدا قيام كنيد ؟ اگرچه از قيام به بيشتر حقوق الهى كوتاهى كرديد ، پس حقّ امامان را خوار شمرده‏ايد و حقّ ناتوانان را تباه ساخته‏ايد ؛ ولى آنچه را حقّ خود مى‏پنداريد ، خواسته و بدان دست يافته‏ايد ، نه مالى بذل كرديد و نه جانى را در راهِ جان‏آفرين به خطر افكنديد و نه براى خدا با گروهى در افتاديد .
شما از خدا ، آرزوى بهشت و همجوارىِ پيامبران و امان از كيفرش را داريد . اى كسانى كه چنين آرزويى از خداوند داريد! من بر شما از آن مى‏ترسم كه انتقامى از انتقام‏هاى خدايى بر شما فرود آيد ؛ زيرا شما از كَرَم الهى به اين جايگاه برتر دست يافتيد ؛ ولى مردان الهى را بزرگ نمى‏داريد . از شكسته شدن برخى از پيمان‏هاى پدرانتان هراسان مى‏شويد ؛ ولى با اين كه مى‏بينيد پيمان‏هاى الهى شكسته شده ، هراسان نمى‏گرديد ، حال آن كه عهد پيامبر صلى اللّه عليه و آله (ولايت) ، خوار شمرده شده است و افراد نابينا و بى‏زبان و بى‏دست و پا ، در همه شهرها[ى دنياى اسلام‏] درمانده‏اند و بر آنها ترحّمى نمى‏شود . شما نه به اندازه منزلتى كه از آن برخورداريد ، كارى مى‏كنيد ، و نه بدان كس كه [در اين جهت‏] كار مى‏كند ، مددى مى‏رسانيد و با چرب‏زبانى و سازش با ستمگران ، خود را آسوده مى‏سازيد .
همه اينها از آن چيزهاست كه خداوند ، شما را به نهى ديگران و باز داشتن خود از آنها فرمان داده و شما غافليد . مصيبت شما از همه مردمْ بزرگ‏تر است ، اگر نيك بدانيد ، و اين ، بدان جهت است كه در نگهدارى جايگاه دانشمندان ، كوتاهى كرديد ؛ زيرا گردش امور و جريان احكام ، به دست دانشمندان الهى است كه بر حلال و حرامش امين‏اند و اين جايگاه ، از شما گرفته شده است و اين سلبِ منزلت ، جز به سبب پراكندگى از حق واختلافتان در سنّت‏پيامبر صلى اللّه عليه و آله پس از دليلى روشن نيست.
اگر بر آزار ، شكيبايى مى‏كرديد و در راه خدا تحمّل به خرج مى‏داديد ، امور خدا بر شما وارد و از شما صادر مى‏شد و به شما بازمى‏گشت؛ ولى شما خود ، ستمكاران را در جايگاه خويش جاى داديد و زمام امور (حكومت) خدايى را به دستِ آنان سپرديد ، تا به شبهه كار كنند و به راهِ شهوت‏ها بروند . گريز شما از مرگ ، و خوش آمدنتان از زندگى ، كه به هر حال از شما جدا مى‏شود ، آنان را بر اين مقام ، مسلّط كرد . شما ناتوانان را به چنگال آنها سپرديد كه برخى را بنده و مقهور كنند و پاره‏اى را از تأمين معيشت خود ، ناتوان و درمانده سازند ، مملكت را با خودكامگى زير و زِبَر كنند و به پيروى از تبهكاران و جسارت بر خداىِ جبّار ، رسوايىِ هوسرانى‏هايشان را به دل خويش ، هموار دارند .
به هر شهرى ، سخنرانى زبانباز بر منبر دارند و تمام سرزمين اسلام ، بى‏دفاع ، زير پايشان افتاده ، و دستشان در همه جاى آن باز است و مردم ، بَرده‏وار در اختيار آنان‏اند و دست‏درازى آنان را نمى‏توانند از خود ، دور كنند ؛ برخى زورگو و لجوج ، و پاره‏اى يورش‏بَرَنده بر ناتوان ؛ فرمان‏روايانى كه آورنده و بازگرداننده‏اى [وخدا وقيامتى‏] نمى‏شناسند.
شگفتا! و چرا در شگفت نباشم كه زمين ، از آنِ ستمگرى دغل‏پيشه ، باجگيرى ستمگر ، و كارگزارى است كه بر مؤمنان ، رحم نمى‏آورد . پس خدا در كشاكشى كه ما داريم ، حاكم و به حكم خود در مشاجره‏اى كه ميان ماست ، داور باد .
خدايا! تو خود مى‏دانى آنچه از ما سرزده ، از سرِ رقابت در سلطنت و طلب كالاى پستِ دنيا نبوده است؛ بلكه از آن روست كه پرچم دين تو را برافراشته بينيم و اصلاح را در كشورت آشكار كنيم و بندگان ستمديده‏ات در امان باشند و به واجبات و سنّت‏ها و احكامت عمل شود . پس اگر شما ما را يارى نكنيد و به ما حق ندهيد، ستمگران ، همچنان بر شما قدرت خواهند داشت و به خاموش كردن نور پيامبرتان مى‏پردازند . خداوند ، ما را بس است و بر او توكّل مى‏كنيم و به او روى مى‏آوريم و بازگشتْ به سوى اوست .


علم و حکمت در قرآن و حدیث (ویراست دوم)
744

۱۶۷۳.الإمام الهادي عليه السلام : لَولا مَن يَبقى‏ بَعدَ غَيبَةِ قائِمِكُم عليه السلام مِنَ العُلَماءِ الدّاعينَ إلَيهِ ، وَالدّالّينَ عَلَيهِ ، وَالذّابّينَ عَن دينِهِ بِحُجَجِ اللَّهِ ، وَالمُنقِذينَ لِضُعَفاءِ عِبادِ اللَّهِ مِن شِباكِ إبليسَ ومَرَدَتِهِ ، ومِن فِخاخِ النَّواصِبِ ، لَما بَقِيَ أحَدٌ إلَّا ارتَدَّ عَن دينِ اللَّهِ ، ولكِنَّهُمُ الَّذينَ يُمسِكونَ أزِمَّةَ قُلوبِ ضُعَفاءِ الشّيعَةِ كَما يُمسِكُ صاحِبُ السَّفينَةِ سُكّانَها ، اُولئِكَ هُمُ الأَفضَلونَ عِندَ اللَّهِ عزّ و جلّ .۱

2 / 8

مُكافَحَةُ الظّالِمِ‏

۱۶۷۴.الإمام عليّ عليه السلام : لَولا حُضورُ الحاضِرِ ، وقِيامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ النّاصِرِ ، وما أخَذَ اللَّهُ عَلَى العُلَماءِ ألّا يُقارّوا عَلى‏ كِظَّةِ ظالِمٍ ولا سَغَبِ مَظلومٍ ، لَأَلقَيتُ حَبلَها عَلى‏ غارِبِها.۲

۱۶۷۵.الإمام الحسين عليه السلام- فِي الأَمرِ بِالمَعروفِ وَالنَّهيِ عَنِ المُنكَرِ - : اِعتَبِروا أيُّهَا النّاسُ بِما وَعَظَ اللَّهُ بِهِ أولِياءَهُ مِن سوءِ ثَنائِهِ عَلَى الأَحبارِ إذ يَقولُ : «لَوْلَا يَنْهَل-هُمُ الرَّبَّنِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَن قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ»۳ ، وقالَ : «لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن‏م بَنِى إِسْرَ ءِيلَ - إلى‏ قوله - لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ»۴ . وإنَّما عابَ اللَّهُ ذلِكَ عَلَيهِم لِأَنَّهُم كانوا يَرَونَ مِنَ الظَّلَمَةِ الَّذينَ بَينَ أظهُرِهِمُ المُنكَرَ وَالفَسادَ فَلا يَنهَونَهُم عَن ذلِكَ ؛ رَغبَةً فيما كانوا يَنالونَ مِنهُم ، ورَهبَةً مِمّا يَحذَرونَ ، وَاللَّهُ يَقولُ : «فَلَا تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ»۵ ، وقلَ : «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَآءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ».۶
فَبَدَأَ اللَّهُ بِالأَمرِ بِالمَعروفِ وَالنَّهيِ عَنِ المُنكَرِ فَريضَةً مِنهُ ، لِعِلمِهِ بِأَنَّها إذا اُدِّيَت واُقيمَتِ استَقامَتِ الفَرائِضُ كُلُّها هَيِّنُها وصَعبُها ؛ وذلِكَ أنَّ الأَمرَ بِالمَعروفِ وَالنَّهيَ عَنِ المُنكَرِ دُعاءٌ إلَى الإِسلامِ مَعَ رَدِّ المَظالِمِ ، ومُخالَفَةِ الظّالِمِ ، وقِسمَةِ الفَي‏ءِ وَالغَنائِمِ ، وأخذِ الصَّدَقاتِ مِن مَواضِعِها ، ووَضعِها في حَقِّها .
ثُمَّ أنتُم ، أيَّتُهَا العِصابَةُ ، عِصابَةٌ بِالعِلمِ مَشهورَةٌ ، وبِالخَيرِ مَذكورَةٌ ، وبِالنَّصيحَةِ مَعروفَةٌ ، وبِاللَّهِ في أنفُسِ النّاسِ مُهابَةٌ ، يَهابُكُمُ الشَّريفُ ، ويُكرِمُكُمُ الضَّعيفُ ، ويُؤثِرُكُم مَن لا فَضلَ لَكُم عَلَيهِ ولا يَدَ لَكُم عِندَهُ ، تَشفَعونَ فِي الحَوائِجِ إذَا امتَنَعَت مِن طُلّابِها ، وتَمشونَ فِي الطَّريقِ بِهَيبَةِ المُلوكِ وكَرامَةِ الأَكابِرِ . ألَيسَ كُلُّ ذلِكَ إنَّما نِلتُموهُ بِما يُرجى‏ عِندَكُم مِنَ القِيامِ بِحَقِّ اللَّهِ وإن كُنتُم عَن أكثَرِ حَقِّهِ تُقَصِّرونَ ؟ ! فَاستَخفَفتُم بِحَقِّ الأَئِمَّةِ ، فَأَمّا حَقُّ الضُّعَفاءِ فَضَيَّعتُم ، وأمّا حَقُّكُم بِزَعمِكُم فَطَلَبتُم . فَلا مالًا بَذَلُتموهُ ،ولا نَفساً خاطَرتُم بِها لِلَّذي خَلَقَها ، ولا عَشيرَةً عادَيتُموها في ذاتِ اللَّهِ ، أنتُم تَتَمَنَّونَ عَلَى اللَّهِ جَنَّتَهُ ومُجاوَرَةَ رُسُلِهِ وأماناً مِن عَذابِهِ !
لَقَد خَشيتُ عَلَيكُم أيُّهَا المُتَمَنّونَ عَلَى اللَّهِ أن تَحِلَّ بِكُم نَقمَةٌ مِن نَقَماتِهِ ؛ لِأَنَّكُم بَلَغتُم مِن كَرامَةِ اللَّهِ مَنزِلَةً فُضِّلتُم بِها ، ومَن يُعرَفُ بِاللَّهِ لا تُكرِمونَ ، وأنتُم بِاللَّهِ في عِبادِهِ تُكرَمونَ ! وقَد تَرَونَ عُهودَ اللَّهِ مَنقوضَةً فَلا تَفزَعونَ ، وأنتُم لِبَعضِ ذِمَمِ آبائِكم تَفزَعونَ ، وذِمَّةُ رَسولِ اللَّهِ صلى اللّه عليه و آله مَحقورَةٌ !وَالعُميُ وَالبُكمُ وَالزَّمنى‏ فِي المَدائِنِ مُهمَلَةٌ لا تُرحَمونَ ، ولا في مَنزِلَتِكُم تَعمَلونَ ، ولا مَن عَمِلَ فيها تُعينونَ ، وبِالإِدهانِ وَالمُصانَعَةِ عِندَ الظَّلَمَةِ تَأمَنونَ !
كُلُّ ذلِكَ مِمّا أمَرَكُمُ اللَّهُ بِهِ مِنَ النَّهيِ وَالتَّناهي وأنتُم عَنهُ غافِلونَ !
وأنتُم أعظَمُ النّاسِ مُصيبَةً لِما غُلِبتُم عَلَيهِ مِن مَنازِلِ العُلَماءِ لَو كُنتُم تَشعُرونَ ! ذلِكَ بِأَنَّ مَجارِيَ الاُمورِ وَالأَحكامِ عَلى‏ أيدِي العُلَماءِ بِاللَّهِ الاُمَناءِ عَلى‏ حَلالِهِ وحَرامِهِ ، فَأَنتُمُ المَسلوبونَ تِلكَ المَنزِلَةَ ، وما سُلِبتُم ذلِكَ إلّا بِتَفَرُّقِكُم عَنِ الحَقِّ وَاختِلافِكُم فِي السُّنَّةِ بَعدَ البَيِّنَةِ الواضِحَةِ !
ولَو صَبَرتُم عَلَى الأَذى‏ وتَحَمَّلتُمُ المَؤونَةَ في ذاتِ اللَّهِ كانَت اُمورُ اللَّهِ عَلَيكُم تَرِدُ وعَنكُم تَصدُرُ وإلَيكُم تَرجِعُ ، ولكِنَّكُم مَكَّنتُمُ الظَّلَمَةَ مِن مَنزِلَتِكُم واستَسلَمتُم اُمورَ اللَّهِ في أيديهِم ! يَعمَلونَ بِالشُّبُهاتِ ويَسيرونَ فِي الشَّهَواتِ ، سَلَّطَهُم عَلى‏ ذلِكَ فِرارُكُم مِنَ المَوتِ وإعجابُكُمُ بِالحَياةِ الَّتي هِيَ مُفارِقَتُكُم ، فَأَسلَمتُمُ الضُّعَفاءَ في أيديهِم ، فَمِن بَينِ مُستَعبَدٍ مَقهورٍ وبَينِ مُستَضعَفٍ عَلى‏ مَعيشَتِهِ مَغلوبٍ ، يَتَقَلَّبونَ فِي المُلكِ بِآرائِهِم ، ويَستَشعِرونَ الخِزيَ بِأَهوائِهِمُ اقتِداءً بِالأَشرارِ وجُرأَةً عَلَى‏الجَبّارِ، في‏كُلِّ بَلَدٍ مِنهُم عَلى‏مِنبَرِهِ خَطيبٌ يَصقَعُ.
فَالأَرضُ لَهُم شاغِرَةٌ وأيديهِم فيها مَبسوطَةٌ وَالنّاسُ لَهُم خَوَلٌ‏۷ لا يَدفَعونَ يَدَ لامِسٍ ، فَمِن بَينِ جَبّارٍ عَنيدٍ وذي سَطوَةٍ عَلَى الضَّعَفَةِ شَديدٍ ، مُطاعٍ لا يَعرِفُ المُبدِئَ المُعيدَ ، فَيا عَجَباً ومالي ( لا ) أعجَبُ وَالأَرضُ مِن غاشٍّ غَشومٍ ، ومُتَصَدِّقٍ ظَلومٍ ، وعامِلٍ عَلَى المُؤمِنينَ بِهِم غَيرُ رَحيمٍ ! فَاللَّهُ الحاكِمُ فيما فيهِ تَنازَعنا ، وَالقاضي بِحُكمِهِ فيما شَجَرَ بَينَنا !
اللَّهُمَّ إنَّكَ تَعلَمُ أنَّهُ لَم يَكُن ما كانَ مِنّا تَنافُساً في سُلطانٍ ، ولَا التِماساً مِن فُضولِ الحُطامِ ، ولكِن لِنُرِيَ المَعالِمَ مِن دينِكَ ، ونُظهِرَ الإِصلاحَ في بِلادِكَ ، ويَأمَنَ المَظلومونَ مِن عِبادِكَ ، ويُعمَلَ بِفَرائِضِكَ وسُنَنِكَ وأحكامِكَ ، فَإِن لَم تَنصُرونا وتُنصِفونا قَوِيَ الظَّلَمَةُ عَلَيكُم ، وعَمِلوا في إطفاءِ نورِ نَبِيِّكُم . وحَسبُنَا اللَّهُ وعَلَيهِ تَوَكَّلنا وإلَيهِ أنَبنا وإلَيهِ المَصيرُ.۸

1.التفسير المنسوب إلى الإمام العسكري عليه السلام : ص ۳۴۴ ح ۲۲۵ ، الاحتجاج : ج ۲ ص ۵۰۲ ح ۳۳۳ ، منية المريد : ص ۱۱۸ ، عوالي اللآلي : ج ۱ ص ۱۹ ح ۸ عن الإمام العسكري عليه السلام وكلّها عن الإمام الهادي عليه السلام ، بحارالأنوار : ج ۲ ص ۶ ح ۱۲ .

2.نهج البلاغة: الخطبة ۳، معاني الأخبار : ص ۳۶۲ ح ۱ وفي صدره «لولا حضور الناصر» وليس فيه «بوجود الناصر»، علل الشرائع : ص ۱۵۱ ح ۱۲ كلاهما عن ابن عبّاس ، غررالحكم : ح ۱۰۱۴۹ ، عيون الحكم والمواعظ : ص ۵۰۶ ح ۹۲۹۶ ، بحارالأنوار : ج ۲۹ ص ۴۹۹ ح ۱ .

3.المائدة : ۶۳ .

4.المائدة : ۷۸ و ۷۹ .

5.المائدة : ۴۴ .

6.التوبة : ۷۱ .

7.أي خدماً وعبيداً (النهاية : ج ۲ ص ۸۸) .

8.تحف العقول : ص ۲۳۷ - ۲۳۹ ، بحارالأنوار : ج ۱۰۰ ص ۷۹ ح ۳۷ .

  • نام منبع :
    علم و حکمت در قرآن و حدیث (ویراست دوم)
تعداد بازدید : 61123
صفحه از 973
پرینت  ارسال به