فصل چهارم : انواع دانشمندان
۱۸۸۲.پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله : دانشمندان اين امّت ، دو گونهاند : مردى كه خدا به او دانش داده و وى ، آن را به مردم مىبخشد و بر آن چيزى نمىگيرد و مزدى نمىطلبد . براى چنين دانشمندى ، ماهيان دريا و جنبندگان خشكى و پرندگان در فضاى آسمان ، آمرزش مىطلبند و مانند سرورى بزرگ ، بر خداوند وارد مىشود ، تا آن جا كه با فرستادگان الهى همراه مىگردد ؛ و گونه ديگر ، كسى است كه خداوند به او دانش داده ، ولى او آن را به بندگان خدا نمىبخشد و بر آن ، چيزى مىگيرد و مزد مىطلبد . اين شخص ، در روز قيامت ، لگامى از آتش بر دهانش زده مىشود و منادى ندا مىدهد : «اين ، كسى است كه خداوند ، بدو دانشى بخشيد ؛ ولى او از دادن آن به بندگان خدا بخل ورزيد و بر آن چيزى گرفت و مزد طلبيد» و اين گونه مىمانَد تا از حساب ، فارغ شود .
۱۸۸۳.پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله : دانشمندان ، دو گونهاند : مردى دانا كه به دانش خود ، عمل مىكند و اين ، نجات يافته است ؛ و دانشمندى كه دانش خود را وا نهاده و اين ، هلاك شده است و دوزخيان از بوى دانشمند وا گذارنده دانش خود ، اذيّت مىشوند .
۱۸۸۴.پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله : دانشمندان ، سه گونهاند : مردى كه مردم از او بهره مىبرند و او نيز از دانش خود بهره مىبرد ؛ و مردى كه مردم از دانش او بهره مىگيرند، ولى او خود را تباه مىكند ؛ و مردى كه خود از دانشش بهره مىبرد ، ولى جز او كسى از دانشش بهرهمند نمىشود .