۱۹۰۴.الكافى- به نقل از يزيد كُناسى - : از امام باقر عليه السلام پرسيدم ... پس فرمود : «... اى ابو خالد ! زمين از روز خلقت آدم و اسكان او در زمين تاكنون ، يك روز هم از حجّت خدا خالى نمانده است» .
گفتم : فدايت شوم ! آيا على عليه السلام در زمان حيات پيامبر خدا هم از طرف خدا و پيامبرش حجّت بر اين امّت بود؟
فرمود : «آرى . از آن همان روز كه وى را نزد مردم برپا داشت و [چون ]پرچمى برافراشت و آنان را به ولايت او فرا خواند و به فرمانبردارىاش فرمان داد» .
گفتم : آيا فرمانبردارى از على عليه السلام در زمان حيات پيامبر صلى اللّه عليه و آله و پس از رحلتش بر مردم واجب بود؟
فرمود : «آرى ؛ ولى او خاموش مانْد و در حضور پيامبر خدا سخن نگفت و در حيات پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمانبردارى از ايشان بر امّت و نيز بر على عليه السلام واجب بود و پس از رحلت پيامبر خدا ، فرمانبردارى مردم از خدا و پيامبرش در فرمانبردارى از على عليه السلام خلاصه مىشد و على عليه السلام حكيم و دانا بود» .
5 / 5
لقمان
۱۹۰۵.پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله : به حقيقت مىگويم : لقمان ، پيامبر نبود ؛ ولى بندهاى بسيار انديشمند و نيكو يقين بود . او خدا را دوست داشت . پس خدا هم او را دوست داشت و با عطاى حكمت ، بر وى منّت نهاد .