احاديث قرآن درمانى

پرسش :

در مورد احاديث درمان جسم با قرآن چه دیدگاه هایی وجود دارد؟



پاسخ :

۱. برخى، خواصّ درمانى سوره ها و آيات را از باب عليّت تامه نمى دانند، بلكه تأثير قرائت را در درمان در صورتى مى دانند كه همراه فهم، انديشه، عمل و اخلاص باشد.[۱]

۲. بعضى از دانشوران نقش قرآن را همانند دارو مى دانند كه طبعاً بدون ايمان و اخلاص هم اثرگذار است؛ براى مثال ، عبد الدائم الكحيل ، با تحقيق و آزمايش به اين نتيجه رسيده كه صوت و آيات قرآن تأثير مستقيم در فيزيولوژى بدن و اعصاب دارد كه به بهبود و شفاى بيماران مى انجامد و گوش كه مركز تنظيم كلّ بدن است ، در شنيدن آيات و ارسال آن به سراسر بدن نقشى كليدى دارد.[۲]

۳. شمارى از مفسّران و محدّثان ، به اصل صدور دسته اى از اين احاديث خدشه وارد كرده اند. آية اللَّه خويى برخى از اين احاديث را دسيسه راويان كذّاب مى داند.[۳]

برخى مفسّران و محدّثانِ اهل سنّت ، از جمله قُرطُبى،[۴]ابن جوزى[۵]و سيوطى[۶]نيز نسبت به صدور اين روايات ترديد كرده اند. از سويى ديگر، برخى جاعلان حديث ، مانند: ابو عصمت فرج بن ابى مريم مَروْزى[۷]و احمد بن عبد اللَّه جويبارى،[۸]خود به جعل دسته اى از روايات خواصّ سور و آيات اعتراف كرده اند. با وجود اين، برخى ديگر از احاديث، از حيث سند، داراى طرق متعدد و اعتبارند و مفسّرانى مانند زمخشرى ، طبرسى و بحرانى ، آنها را پذيرفته و نقل كرده اند[۹].[۱۰]

۴. بسيارى از اين روايات ، از جهت محتوا قابل خدشه اند. به گفته علامه مجلسى ، برخى[۱۱]از خواصّ مذكور در روايات، شأن و منزلت قرآن را - كه با هدف هدايت و تربيت انسان ها نازل شده - تنزّل مى دهند.

۵. از احاديث و سيره پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام استفاده مى شود كه جواز درمان دردهاى جسمانى با قرآن، به مفهوم نفى علل و اسباب مادّى و عدم استفاده از طبيب و دارو نيست. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله براى درمان خود، از طبابت حارث بن كلده[۱۲]بهره مى برد. بر پايه حديثى، خداوند به يكى از پيامبران - كه بدون استفاده از طبيب و دارو براى بيمارى خود شفا مى خواست - وحى كرد كه شفايت نمى دهم مگر آن كه خود را با دارو درمان كنى.[۱۳]افزون بر اين، اسلام به دانش پزشكى و فراگيرى آن، اهميّت داده[۱۴]و پيامبر خدا و ائمه عليهم السلام در مداواى برخى بيماران، از داروهاى طبيعى استفاده مى كردند.[۱۵]


[۱]ر. ك: البرهان فى علوم القرآن : ج ۱ ص ۲۹۷ (نوع ۲۷) ، تفسير نمونه : ج ۱۲ ص ۲۴۲.

[۲]www.kaheel.com.

[۳]البيان، خويى : ص ۲۸.

[۴]تفسير القرطبى : ج ۱ ص ۷۸.

[۵]الموضوعات : ج ۱ ص ۲۴۰.

[۶]اللآلى المصنوعة : ج ۱ ص ۲۰۷ - ۲۲۶.

[۷]تفسير القرطبى : ج ۱ ص ۷۸.

[۸]البيان : ص ۲۸.

[۹]ر .ك : الكشّاف (پايان تفسير هر سوره از قرآن) ، مجمع البيان (آغاز تفسير هر سوره) و نيز البرهان فى تفسير القرآن .

[۱۰]مجمع البيان : ج ۶ ص ۵.

[۱۱]روضة المتقين : ج ۱۴ ص ۴۰۴.

[۱۲]الايضاح : ص ۵۵۱.

[۱۳]بحار الأنوار : ج ۸۱ ص ۲۱۱ - ۲۱۲.

[۱۴]ر . ك : دانش نامه پزشكى : ج ۱ ص ۳۳ (بخش يكم / فصل يكم : پزشكى از ديدگاه اسلام) و بحار الأنوار : ج ۱ ص ۲۲۰.

[۱۵]ر. ك: طب الائمه : ص ۶۴ - ۶۵ و ۸۶ - ۸۸ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت