به عقيده «اگه» ۱ و «روسو» ۲ وجود مدرک استناد شونده در فهرست مآخذ يک مقاله نشاندهنده اين واقعيت است که از منظر نويسنده بين مدارک استناد کننده و استناد شونده يک نوع رابطه از نظر موضوع، روششناسي، و... وجود دارد و حوزهاي که اين روابط را مطالعه و بررسي ميکند، تحليل استنادي ناميده ميشود.
اکثر مقالات علمي سياههاي از ارجاعهاي کتابشناختي دارند. با استفاده از عمل استناد كردن، ميتوان بين مقالاتي كه به هم استناد شده است، رابطه موضوعي برقرار كرد. نويسندگان، به دلايل مختلفي، اقدام به استناد ميكنند كه ميتوان به طور مختصر اين دلايل را ذكر كرد: براي اثبات ادعاها، اعتبار بخشيدن به کار خود، ۳ نشان دادن استفاده از نظريههاي ديگران يا نتايج پيشنهادي پيشين، تجليل از متقدّمان، اعتبار بخشيدن به آثار مرتبط، معرفي روشها و ابزارهاي علمي مورد استفاده و موارد ديگر، تهيه پيشينه براي مطالعات بيشتر، تصحيح اثر خود فرد و آثار ديگران، نقد آثار قبلي، اثبات مستدل ادعاها، آگاهي دادن درباره آثاري که به زودي منتشر خواهند شد، هدايت خواننده به آثاري كه توزيع و نمايهسازي آنها ضعيف بوده و به آنها استناد نشده است؛ تهيه دادههاي واقعي و دستههاي حقايق فيزيکي ثابت و غيره؛ معرفي انتشارات بنيادي که انديشه يا مفهومي براي نخستين بار در آنها مطرح شده است؛ معرفي انتشارات بنيادي يا آثار با نام نويسنده، انكار و ردّ آثار يا انديشههاي ديگران (ادعاي منفي) و بحث و مناقشه در مورد برتري ادعاي ديگران (احترام منفي). «گارفيلد» اشاره كرد. بنابراين، استناد و نقل قول، تصديق و ارج نهادن آشکار نويسنده بر نفوذ و تأثير کار علمي خاصي است که در گذشته انجام شده است. همچنين، عمل استناد، علاوه بر استفاده از ارجاعها براي برقراري ارتباط کار فرد با چارچوب گستردهتري از علم، به نويسنده نيز امکان ميدهد تا دانش تازهکشف شده را ارائه نمايد و با اين کار، به تعيين اولويتهايي بپردازد. ۴
در واقع، استناد، ترسيم نقشه جادهاي است که نويسنده آن را به وجود آورده و خوانندگانش را وادار ميکند تا آن مسير را دنبال کرده و به سر منزل مقصود برسند. دانشمندان با قدم نهادن و تکيه بر سکوي پيشينيان، پلکان دانش بشري را بنا نهاده و به صعود خود ادامه ميدهند. طبيعت اين حرکت به وسيله دقت نظر و تحليل پانويسها و استنادات قابل مشاهده است. نمودار شدن يک مقاله در سياهه مراجع يک سند، بازگو کنندة اين مطلب است که در ذهن نويسنده ارتباطي بين اثر وي و مقالهاي که به آن در فهرست مآخذ استناد کرده است، وجود دارد. تجزيه و تحليلي که دربارة اين ارتباط صورت ميگيرد، مقولهاي به نام تحليل استنادي را پديد ميآورد. ۵
1.. «تحليل استنادي در مجموعه مروري بر اطلاعات و اطلاعرساني».
2.. «تحليل استنادي مقالات منتشر شده در مجلات كتابداري».
3.. «كتابسنجي». در مجموعه مباحث بنياني در كتابداري و اطلاعرساني ايارن: ده مقاله، ص۴۸.
4.. «چگونه استاد كنيم؟».
5.. تحليل استنادي پايان نامههاي كارشناسي ارشد رشته مهندسي معدن دانشكده فني دانشگاه تهران از سال ۱۳۷۰-۱۳۷۹، ص۱۰۵.