جلوه‌هايی از آيين سخنوری در دُستور سخن - صفحه 260

جولتكم يعني هزيمتكم، امام اجمال در لفظ کرده است، و از لفظي آزاردهنده و رمنده کنايه آورد با لفظي که تنفيري در آن نيست ...، و همچنين سخن ايشان(: و انحيازكم عن صفوفكم، نيز كنايه از هرب و فرار است... .۱
وي در ادامه سخن از اين فن چنين تعبير مي‌کند:
هذا باب من أبواب البيان لطيف، و هو حسن التوصل بإيراد كلام غير مزعج، عوضاً عن لفظ يتضمن جبها و تقريعا.۲
که همان مميزه‌اي است که براي کنايه برشمرديم. و بسياري نمونه‌هاي ديگر که به برخي شارح اشاره داده است و برخي را رضي جامع نهج البلاغه در تعليقاتش بر کلام علوي ذکر کرده است.

9. تجنيس

کلام به جناس آوردن از ديگر بلاغت‌هاي علوي است، جناس از مهم‌ترين انواع محسنات لفظي همانندي دو لفظ در گفتار و ناهمانندي آنها در معناست. ۳ جناس انواعي دارد. از نمونه‌هاي جناس تام در نهج البلاغه واژه «شاخص» در اين کلام در وصف دنياست: «فالبصير منها شاخص، والأعمي ‌إليها شاخص». ابن ابي الحديد مي‌گويد:
فأما قوله ... فمن مستحسن التجنيس، و هذا هو الذي يسميه أرباب الصناعة الجناس التام.۴
وي در تطبيق آن بر کلام مي‌گويد:
شاخص اول راحل و کوچنده است، و شاخص دوم از «شخَص بصره» گرفته شده است؛ يعني کسي که رو در روي يچزي چشمانش را باز کرده به آن خيره نگاه مي‌کند و پلک نمي‌زند. همانند تمام در لفظ و ناهمانند تمام در معنا. شارح به همين مناسبت فصلي گسترده را به جناس و انواع آن اختصاص مي‌دهد.۵
از ديگر نمونه‌هاي جناس تام در نهج البلاغه، لفظ «سادر» در فرازي از يک خطبه حضرت است، که دو بار تکرار شده است؛ باري در «خبط سادراً» و ديگر بار در«فظلّ سادراً ». شارح در مورد اول مي‌گويد:
السادر المتحير، و السادر أيضاً الذي لايهتمّ و لايبالي ما صنع و الموضع يحتمل کلا التفسيرين.۶
و به گاه تفسير مورد دوم مي‌گويد:

1.. شرح نهج البلاغه، ج۷، خ۱۰۶، ص۱۴۰.

2.. همان.

3.. جواهر البلاغه، ص۳۴۳.

4.. شرح نهج البلاغه، ج۸، خ۱۳۳، ص۲۱۰.

5.. همان، ص۲۱۱.

6.. همان، ج۶، خ۸۲، ص۲۱۳.

صفحه از 268