جلوه‌هايی از آيين سخنوری در دُستور سخن - صفحه 266

عادات عرب (در سخن و جز آن)، و تأثير آن بر کلام امام

از نکاتي که با نگاه به هر متن ادبي اصيل مي‌توان دريافت، اثرپذيري سخنور از محيط اطراف خود است. اين تأثر در واژگان نمود فراوان دارد. عادات عرب، چه بخشي که به عادات سخن گفتن تازيان مربوط است، و چه آن قسمت که عادات و تقاليد آنان را نشانه مي‌رود، در يچنش واژگاني و شکل‌دهي سخن خطيب اديبي چون امير المؤمنين علیه السلام نيز بي شک مؤثر بوده است؛ بلکه اين اقتضاي سخنوري و بلاغت است. اگر تورقي در نهج البلاغه داشته باشيم و واژگان حضرت را نگاهي بيندازيم، ردّ پاي عادات عرب و محيط عربي در آن هويداست و طبيعي و زيبا و تصويرگر پيام کلام. امام در مواردي خاص از حيواني چون «ضبع» در کلام براي تشبيه و کنايه و ... استفاده مي‌کنند، و خاستگاه اين کاربرد جز محيط عربي نيست. کلمه‌اي چون «إصحار» ـ که از صحرا گرفته شده ـ مخاطب عربي مأنوس با صحرا را کاملاً به عمق پيام کلام مي‌رساند. اسامي مختلف شتر ـ که در مواضع مختلف نهج البلاغه آمده ـ هر يک انسان عربي را متوجه طبيعت خاصي از آن حيوان مي‌کند؛ اللبون، البکار، البعير، الابل، الجزور، الحماق، الحانّة، السقب، الضروس، العجال، العوذ، الفحول، الفصيل، الفنيق، اللقاح، الناقة، الهيم، الناب ـ که نام‌هاي مختلف اطلاق شده بر شتر در کلام علی علیه السلام هستند ـ هر يک، معنايي خاص از آن حيوان را براي مخاطب عرب جلوه‌گر مي‌سازد. «کم أداريکم کما تدار البکار العمدة» را در توبيخ ياران گفته است که به ياري بر نمي‌خيزند: «تا کي و تا چند با شما آن‌چنان ملاطفت و مدارا کنم که با کره شتر کوهان ساييده... مدارا مي‌شود.» ۱ واژه «الضبّة» (: سوسمار)، و جمع آن «ضِباب»، چهار بار در کلام امام به کار رفته است. گياهان آشنا براي عرب در باديه و حاضره نيز سخن علی علیه السلام را مجسم و ملموس ارائه مي‌دهد؛ مثل «حسک السعدان» (: خار مغيلان).
ابن ابي الحديد، در مواردي، به اين بعد از کلام امام دقت کرده، و آن را متذکر شده است، که بخش اندکي به عادات عرب در زندگي اشاره دارد، و بخشي ديگر، به عادات عرب در سخن گفتن مي‌پردازد؛ از آن جمله است:
الف. شارح در بيان خطبه حضرت و دعاي ايشان در استسقاء ـ که با اين عبارت آغاز مي‌شود:
«اللهم ارحم أنين الآنّة و حنين الحانّة!» نکته ظريفي را استخراج مي‌کند، و به بيان علت ابتدا کردن امام در دعا به حيوانات «الآنّة» (: شتر) و «الحانّة» (: گوسفند) مي‌پردازد و مي‌گويد:
إنما ابتدأ( بذكر الأنعام و ما أصابها من الجدب، اقتفاءاً بسنة رسول الله صلی الله علیه و آله و لعادة العرب.
وي پس از ذکر سنت پيامبر عادت عرب را اين‌گونه بيان مي‌کند:
وأما عادة العرب فإنهم كانوا إذا أصابهم المحل استسقوا بالبهائم، ودعوا الله بها واسترحموه لها... .۲

1.. نهج البلاغه، ترجمه دکتر سيد محمد مهدي جعفري، خ۶۸، ص۸۵.

2.. شرح نهج البلاغه، ج۷، خ۱۱۴، ص۲۰۷.

صفحه از 268