انگاره تكرار نزول آيه - صفحه 34

نقل برخي، هم در مکه و هم در مدينه نازل شده است...نيز گفتــه‌اند: (قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ( هم پاسخ به مشرکان مکه و هم پاسخي به يهوديان و مسيحيان مدينه بوده است... سرّ اين امور، آن است که گاه پرسشي يا واقعه‌اي پيش مي‌آمد که نياز به نزول آيه داشت، در حالي که محتواي آن پيش‌تر عيناً بر پيامبر ابلاغ شده بود، همان آيه دو باره نازل مي‌شد تا اولاً ياد آوري دو باره باشد و ثانياً نشان دهد که آن آيه مورد و موضوع فعلي را نيز در بر مي‌گيرد. 1
ابن تيميه نوشته است:
اگر براي آيه‌اي دو سبب نزول متفاوت آمده باشد، به درستي هر دو، حکم مي‌کنيم و مي‌گوييم آيه دو بار نازل شده است. 2
زرقاني نيز، ضمن اعتقاد به تكرار نزول، به بيان فوايد اين تكرار پرداخته است. او انگيزه تكرر نزول را جلب توجه عالمان به اهميت موضوع و توجه عميق در عمل به آنچه در آيات تكراري آمده، دانسته است. 3 علامه طباطبايي در باره سوره حمد تکرار نزول را پذيرفته و براي توجيه روايات در باره آية‌ 5 سورة ضحي احتمال تکرار نزول داده است. 4
سيد محمد باقر صدر نيز اعتقاد به تکرار نزول را قبول کرده است. 5
عصام الحميدان نيز تکرار نزول را بر جمع و گزينش روايات ترجيح داده است. 6

بررسي

... اينان توجه نداشته‌اند كه چون سبب نزول از روي قراين و امارات براي صحابه حاصل مي‌شده ۷ و فهم و درك اين قراين در نظر صحابه متفاوت بوده است، چه بسا صحابه‌اي، هم زمان با واقعه‌اي آيه‌اي را شنيده و گمان كرده سبب نزول آيه است. همه اين فرض‌ها، نتيجه پذيرش صحت روايات سبب نزول بدون نقّادي متن آن، به لحاظ زمان نزول، سياق آيات و فضاي حاكم بر نزول آيات و نوع تعبير به کار رفته در باره سبب نزول است.
به خوبي پيداست كه همه اين توجيه‌ها، بي‌اساس و نااستوار است. آيات بسيار مهم‌ ديگري هم هستند كه با اين پيش فرض نياز به تكرار دارند. تمام آيات الهي گرانقدر و مهم است. از سويي ديگر، خداوند خود حافظ قرآن است، آيات الهي به محض نزول، به كتابت در مي‌آمد و مسلمانان آن را حفظ و ثبت مي‌كردند، و اگر علت تكرار، ترس از فراموشي بود، بايد همه آياتْ مكرر نازل مي‌شد. به راستي، چه

1.. البرهان في علوم القرآن، ج۱، ص۱۲۳؛ نيز ر.ک: الإکسير في علم التفسير، ص۲۴۵، به نقل از اسباب النزول و اثرها في بيان النزول. عمادالدين رشيد در ص۲۲۵ نوشته است: طوفي در بابي جداگانه، به گستردگي، به نکات بلاغي و فوايد تکرار نزول پرداخته است.وي همچنين، از ابن ابي الاصبع نام مي‌برد که در بديع القرآن (ص۱۵۱) درباره فايدة تکرار مطالبي نوشته است.

2.. مقدمة في اصول التفسير، ص۴۰ ـ ۴۳؛ مجموع الفتاوي، ج۱۳، ص۳۴۰.

3.. مناهل العرفان، ج۱، ص۱۱۴.

4.. الميزان، ج۲۰، ص۳۱۲.

5.. المدرسة القرآنية، ص۲۳۱.

6.. اسباب النزول وأثرها في التفسير، به نقل از اسباب النزول واثرها في بيان النزول، ص۱۳۸.

7.. الدر المنثور، ج۱، ص۱۱۵.

صفحه از 44