انگاره تكرار نزول آيه - صفحه 36

عسقلاني ۱ قايل به تكرار نزول اين‌ آيه هستند. و هيچ توجهي به وجود روايت در صحيح البخاري يا حضور راوي به عنوان شاهد ماجرا، به عنوان ملاک‌هاي مهم پذيرش اين نوع روايات، نمي‌کنند. قبلاً اشاره شد که ترمذي، حاكم نيشـابوري و قرطبــي همين سبب را براي نزول آيه 109 سورة كهف ۲ آورده‌اند.
در ميان متأخران، نصر حامد ابوزيد ـ که به روش قرائت سياقي (يا قرائت متن در افق تاريخي آن) پافشاري مي‌کند و از پيوند آموزه‌هاي وحياني با آگاهي‌هاي مردمان عصر نزول بحث مي‌کند، به تفصيل، از نقش محيط در شکل دادن به قالب الفاظ و استدلال‌هاي قرآني سخن مي‌گويد. وي از طريق ارتباط ديالکتيکي ميان نص و واقع، ذيل آيه مذکور نوشته است:
نگريستن از طريق حضور متن در درون واقعيت و ارتباط ديالکتيکي آن دو، مکي بودن آيه را اثبات مي‌کند.۳
عمادالدين رشيد تساهل در پذيرش روايات اسباب نزول را باعث پيدايش عقيده تکرار نزول مي‌داند. ۴ وي در دو مورد، البته به صورت احتمال، تكرر نزول را مطرح كرده است. ۵
مخالفت با اين باور، از دير باز، يعني همان ابتداي ظهور اين ايده وجود داشته است؛ چنان كه سيوطي اين مخالفت را به صاحب كتاب الكفيل بمعاني التنزيل نسبت داده است كه به نظر او تكرر نزول تحصيل حاصل و بي‌فايده است. ۶
سيوطي در مقام رد او، به گفتار زرکشي استناد کرده که تکرار نزول داراي فايده است. ۷
وي در لباب النقول فقط در سه مورد، به شکلي قاطع، تکرار نزول را پذيرفته و در دو مورد احتمال تکرار داده است.
ابن حجر عسقلاني نوشته است:
اگر جمع روايات ممكن نبود، تعدد نزول را مي‌پذيريم، ولي اصلْ عدم تعدد است.۸
با اين حال، در فتح الباري فصلي با عنوان «الآيات المكية التي تكرر نزولها بالمـدينة» گشـوده و ذيـل آيـه (وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم( ، بـه‌تفصيل، ‌از تعدد نـزول و فوايد آن ‌سخـن‌ گفتـه ‌است. ۹

1.. فتح الباري، ج۸‌، ص۲۵۳.

2.. «قُل لَّوْ كَانَ الْبَحْرُ مِدَاداً لِكَلِمَاتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَن تَنفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّي وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَداً».

3.. معناي متن، ص۱۵۸.

4.. اسباب النزول وأثرها في بيان النصوص، ص۲۲۵.

5.. همان، ص۲۲۵.

6.. صاحب اين كتاب عمادالدين الكندي (م۷۴۱ق) است. حسين احمد نوشته است: به نسخه‌اي از اين كتاب ـ كه در الجامعه الإسلاميه با شماره ۲۱۴۳ بود ـ مراجعه كردم، ولي آنچه سيوطي آورده است، نيافتم، شايد اين جمله در جزو اول گم شده اين كتاب، يعني بخش مقدمه و سوره فاتحه و آيات ابتدايي سوره بقره باشد. (ر.ک: المنار في علوم القرآن، ج۱، ص۱۱۲)

7.. الإتقان، ج۱، ص۱۳۱.

8.. رسالة العجاب، ص۵۴۲.

9.. فتح الباري، ج۲، ص۸۳۰.

صفحه از 44