رمزگشايی حديثی علامه طباطبايی برای ورود به عالم ذر - صفحه 16

بگويند آيه شريفه عام نيست، بلکه تنها مخصوص مشرکاني است که داراي پدران مشرک باشند و شامل فرزندان بلافصل و جميع افراد با ايمان و همچنين مشرکاني که داراي‌ پدران مشرک نبوده‌اند، نمي‌شود.
پاسخ. علامه در پاسخ به اين اشکال چند جواب را از ديگران گزارش کرده است:
يک. آيه مورد بحث از فرزندان بلافصل آدم و اين‌که ايشان هم از صلب آدم بيرون شدند، ساکت نيست و جمله ( وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ( به تنهايي کافي است؛ چون کلمه بني‌آدم معنايش اين است که از صلب آدم بيرون شده‌اند. پس از کلمه بني‌آدم استفاده مي‌شود که خداي‌ تعالي اولاد بلافصل آدم را از صلب آدم و از کلمه ذريه استفاده مي‌شود که اولادِ اولاد او را از صلب اولاد او بيرون آورد تا رسيدن به آخرين اولاد او.
ملاحظه. علاّمه نقدي ‌بر اين قسمت پاسخ ندارد، ولي‌ اين جواب درست نيست؛ زيرا از کلمه بني‌آدم نمي‌توان فهميد که فرزندان بلافصل آدم و ذريه او از صلب آدم خارج شده‌اند. اگر آيه به همين جا ختم مي‌شد، مي‌توان فهميد که خداوند وقتي از بني‌آدم ميثاق گرفته، در واقع از صلب آدم بيرون آمده‌اند؛ چون فرزندان بلافصل آدم هستند، امّا هنوز آيه تمام نشده و بلافاصله عبارت (مِن ظُهُورِهِمْ( آمده است که «بدل» بعضي از کل کلمه بني‌آدم است؛ يعني ‌از ذريه بني‌آدم ميثاق گرفته شده، نه از ذريه آدم. ۱
دو. فخر رازي در تفسير خود چنين پاسخ داده که بيرون شدن اولاد صلبي‌ از صلب او از ناحيه خبر استفاده مي‌شود؛ همچنان‌که بيرون شدن اولاد اولاد از صلب پدران خود از ناحيه آيه شريفه به دست مي‌آيد. سپس دلالت آيه و خبر، روي‌ هم رفته، ادّعا را اثبات مي‌کند. ۲
علامه جواب فخر رازي را ناتمام مي‌داند.
ملاحظه. به نظر مي‌رسد جواب فخر رازي تمام باشد و روايات، تفسير کنندة آيات هستند و منحصر به اين آيه هم نيست؛ گاهي آيه‌اي مي‌آيد و جزئيات آن در روايات بيان مي‌شود.
سه. مدلول روايات با آيه منافاتي ندارد و اخباري که مي‌گويد خداوند ذريه آدم را از صلب او بيرون آورد و از آنها ميثاق گرفت، در مقام شرح داستان مزبور است، نه در مقام شرح الفاظ آيه تا در آنها اشکال شود با ظاهر قرآن موافق نيست و يا مخالف آن است.
ملاحظه. علامه به اين پاسخ اشکالي وارد نکرده است؛ حال آن‌که به نظر مي‌رسد خالي‌ از اشکال نيست و امکان ندارد روايتي به شرح داستاني درباره آيه‌اي بپردازد که حقيقت داستان هيچ ارتباطي با الفاظ آيه نداشته باشد. آيه درباره ميثاق از ذريه بني‌آدم است؛ حال آن‌که روايات درباره ذريه خود آدم است اين داستان با روح حاکم بر آيه سازگار نيست.
چهار. اين‌که گفته شد لازمه کلام، آن است که بتوان براي ذريه پدران مشترکي فرض کرد و اين معنا شامل فرزندان بلافصل آدم نمي‌شود و از سوي ديگر گفته‌اند: «آيه شريفه عام نيست، بلکه تنها مخصوص مشرکاني است که داراي‌ پدران مشترک بوده‌اند و شامل‌ ديگران نمي‌شود»، اشکال صحيحي

1.. ر.ك: مجمع البيان، ج۴، ص۲۹۱؛ تفسير جوامع الجامع، ج۱، ص۷۱۹.

2.. تفسير الكبير، ج۱۵ ص۵۱.

صفحه از 27