تحليلى بر احاديث نفى قضاى غير حتمى الهى
محمد محمدي ريشهري
چکيده
در مقابل روايات فراواني كه بر دو گونه محتوم و غيرمحتوم بودن قضاي الهي دلالت دارند، رواياتي نيز هست كه بر حتمي بودن قضاي الهي تأكيد دارند.
اين نوشتار، با دستهبندي گروه دوم روايات، به دنبال آن است كه به تبيين اين احاديث بپردازد.
کليد واژهها: قضاي حتمي، قضاي غيرحتمي، علم خداوند، اراده انسان.
درآمد
روايت هاى فراوانى دلالت دارند كه قضاى الهى و مقدّرات او، دو گونه اند: قضاى محتوم كه غير قابل تغيير است و قضاى غير محتوم كه مى تواند تغيير نمايد؛ مانند:
امام باقر علیه السلام فرمود:
مِنَ الْأُمورِ أُمورٌ مَحتومَةٌ كائِنَةٌ لا مَحالَةَ، و مِنَ الْأُمورِ أُمورٌ مَوقوفَةٌ عِندَاللَّـهِ، يُقَدِّمُ فيها ما يَشاءُ، و يُثبِّتُ مِنها ما يَشاءُ، لَم يُطلِع عَلَي ذلِكَ اَحَداً ـ يَعنِي المَوقوفَةَ ـ فَأَمّا ما جاءَت بِهِ الرُّسُلُ فَهِيَ كائِنَةٌ، لا يُكَذِّبُ نَفسَهُ و لا نَبِيَّهُ و لا مَلائِكَتَهُ؛۱
از جمله كارها، كارهاي حتمي هستند كه به ناچار، محقق ميشوند، و از جمله كارها، كارهايي هستند كه نزد خداوند معلّقاند. آنچه را بخواهد، مقدّم ميكند و آنچه را بخواهد، اثبات مينمايد و هيچ كس را بر اين كارها (يعني كارهاي معلّق) آگاه نميسازد. امّا آنچه فرستادگان آوردهاند، شدنياند، كه [خدا] نه خودش، نه پيامبرش و نه فرشتگانش را دروغگو نمينمايد.
ليكن در مقابل اين احاديث، روايات ديگرى نيز هستند كه به ظاهر، دلالت بر نفى وجود قضاى موقوف يا غير محتوم و در نتيجه، انحصار قضاى الهى در قضاى محتوم دارند.
1.. تفسير العياشي، ج۲، ص۲۱۷، ح۶۵؛ بحار الانوار، ج۴، ص۱۱۹، ح۵۸؛ براي آگاهي از ديگر روايات، ر.ك: دانشنامه عقايد اسلامي، ج۸، ص۲۰۰ ـ ۲۰۷.