هر يك از شما كه فقير است، نخستْ به خود بپردازد. اگر مالى افزون آمد، به خانوادهاش بدهد، اگر بيشينهاى مانْد، به خويشاوندان يا بستگانش بپردازد، و اگر باز هم ماند، اين سو و آن سو هزينه كند.
همان طور كه در اين روايت آمده، انسان، به طور طبيعى بايد در درجه اوّل، نيازهاى خود را تأمين كند، سپس نزديكان و پس از آن، ديگران. امّا گاه، ضرورتْ ايجاب مىكند كه نياز ديگران را مقدّم دارد كه اين معنا از نظر اخلاقى، در اسلامْ پسنديده است و ايثار ناميده مىشود.
دو. در نظر گرفتن اولويت، در نياز مصرفكننده
تأمين نيازهاى ضروريتر بر نيازهايى كه تأمين آنها ضرورت كمترى دارد، بايد مقدّم گردد.
معيار اصلى در تشخيص ميانهروى در مصرف، بلكه مهمترين اصل در اصلاح الگوى مصرف، بجا مصرف كردن، و نابجا مصرف كردن است. اين معيار در روايتى از پيامبر( بدين گونه بيان شده است:
مَن أعطى فى غَيرِ حَقٍّ فَقَد أسرَفَ، و مَن مَنَعَ عَن حَقٍّ فَقَد قَتَّرَ؛۱هر كه به ناحق (بىجا)، بخشش كند، اسراف كرده است و هر كه به حق (بجا)، خرج نكند، سختگيرى و خسّت ورزيده است.
بر پايه اين معيار عقلى و شرعى، همه بايدها و نبايدهاى اصلاح الگوى مصرف را مىتوان مشخّص كرد و ترديدى نيست كه تأمين همه مراتب نياز انسانها از درآمد مشروع خود، از مصاديق روشن مصرف بجا محسوب مىگردد.
4. همدردي در تنگناهاي اقتصادي
يكى ديگر از دستورالعملهاى مهم اخلاقى در اسلام، همدردى با توده مردم در تنگناهاى اقتصادى است. شخصى به نام مُعَتِّب، ۲ روايت كرده كه در زمان امام صادق( در شرايطى كه بهاى مواد غذايى، رو به افزايش بود، امام از من پرسيد: چقدر گندم داريم؟ .
گفتم: مقدارى كه ماهها براى ما كافى است.
فرمود: همه را به بازار ببَر و بفروش . گفتم: در مدينه گندم نيست!؟
فرمود: ببر و آنها را بفروش .
پس از فروش آنها، امام( فرمود: اكنون مانند همه مردم، برو و گندم مورد نياز ما را از بازار تهيه كن! و افزود:
يا مُعَتِّبُ! اجعَل قوتَ عِيالي نِصفاً شَعيراً و نِصفاً حِنطَةً؛ فَإنَّ اللهَ يَعلَمُ أنّى واجِدٌ أن اُطعِمَهُمُ الحِنطَةَ عَلى وَجهِها، و لكِنّى اُحِبُّ أن يَرانِىَ اللهُ قَد أحسَنتُ تَقديرَ المـَعيشَةِ؛۳
1.. تفسير مجمع البيان، ج۷، ص۲۸۰ (عن معاذ)؛ بحار الانوار، ج۶۹، ص۲۶۱.
2.. وى، خدمتكار امام صادق( است.
3.. الكافي، ج۵، ص۱۶۶، ح۲؛ تهذيب الاحكام، ج۷، ص۱۶۱، ح۱۵.