سادهزيستى، اجتناب از تفريط، در نظر گرفتن فرهنگ حاكم بر جامعه و هزينه كردن بخشى از درآمد براي مصالح جامعه.
بنا بر اين، مصرف، هر چه به اين معيارها نزديكتر باشد، پسنديدهتر است و هر چه دورتر باشد، نكوهيدهتر و نارواتر. اينك انواع مصرفهاى ناروا و ويژگىهاى آنها را بيان مىكنيم:
1. اسراف و تبذير
اسراف در لغت، به معناى تجاوز از مرز اعتدال در هر كار است. ۱ در قرآن ۲ و حديث نيز اين واژه در معناى لغوى آن به كار رفته است. در روايتى از امام على( آمده است:
كُلُّ ما زادَ عَلَى الاقتِصادِ، إسرافٌ؛۳هر آنچه از ميانهروى بگذرد، زيادهروى است.
همچنين از امام صادق( روايت شده است:
إعلَم أنَّ لِكُلِّ شَىء حَدَّاً، فَإنْ جاوَزَهُ كانَ سَرَفَاً؛۴بدان كه هر چيزى، اندازهاى دارد كه اگر از آن بگذرد، زيادهروى است.
امام كاظم( در روايتى، در تبيين سپاهيان عقل و جهل، اين دو گزينه را نيز آورده است:
القَصدُ، الإسرافُ؛۵ميانهروى [و در برابر آن] زيادهروى.
اين سخن، اشاره به آن است كه اصلاح الگوى مصرف و ميانهروى در آن، مسألهاى عقلى است و آنچه را كه اسلام در اين باره آورده، چيزى جز ارشاد به حكم عقل نيست.
گفتنى است كه در باره مفهوم اسراف، چند نكته، قابل توجّه است:
يك. گستره اسراف
با عنايت به آنچه در تبيين مفهوم اسراف اشاره شد، مصاديق اين واژه در زندگى فردى و اجتماعى انسان بسيار گسترده است؛ چنان كه در حديثى از پيامبر( آمده است:
1.. الإسراف: مجاوزة القصد (لسان العرب، ذيل واژه سرف )؛ السرف: تجاوز الحدّ في كلّ فعل يفعله الإنسان. (مفردات، ذيل واژه سرف ).
2.. از نگاه قرآن كريم، هركارى كه خارج از مرز اعتدال انجام شود، اسراف است و انجام دهنده آن، مسرف ناميده مىشود. از اين رو، قرآن، همان طور كه شخص پرخور را مسرف مىنامد (سوره اعراف، آيه ۳۱)، گناهكار را نيز مسرف مىخواند (سوره زمر، آيه ۵۳). همچنين شخص مستبد و مستكبر را هم مسرف مىداند (سوره يونس، آيه ۸۳)؛ زيرا اوّلى، در مورد جسم، دومى، در مورد جان، و سومى، درباره جامعه، از مرز اعتدال خارج شدهاند.
3.. غرر الحكم، ح۶۸۹۹.
4.. نزهة الناظر، ص۱۷۸، ح۵۴.
5.. تحف العقول، ص۴۰۲.