الگوی مصرف از نگاه قرآن و حديث - صفحه 27

و [ما] در هيچ شهرى، هشداردهنده‌اى نفرستاديم، جز آن‌كه خوش‌گذرانان آنها گفتند: ما به آنچه شما بدان فرستاده شده‌ايد، كافريم و گفتند: ما دارايى و فرزندانمان از همه بيشتر است و ما عذاب نخواهيم شد .
از اين رو، براى پيشگيرى از خطرى كه مترفان در طول تاريخ، گرفتار آن شدند، دورى گزيدن از رفاه‌طلبى و تجمّل‌گرايى، ضرورى است. در روايتى از پيامبر خدا( آمده است:
إيّاكَ وَ التَّنَعُّمَ؛ فَإنَّ عِبادَ اللَّـهِ لَيسوا بِالمـُتَنَعِّمينَ؛۱از نازپروردگى دور باش؛ كه بندگان خداوند، نازپرورده نيستند.
البته بايد توجّه داشت كه پرهيز از تجمّل‌گرايى، به معناى بى‌توجّهى به آراستگى ظاهرى زندگى نيست. از اين رو، در روايات اسلامى، از يك سو، مسلمانان را به ساده‌زيستى و پرهيز از تجمّل‌گرايى توصيه مى‌كند و از سوى ديگر، به زيبايى و آراستگى ظاهر، تشويق مى‌كند. در حديث آمده است:
إنَّ اللهَ جَميلٌ يُحِبُّ الجـَمالَ، ويُحِبُّ أن يَرى نِعمَتَهُ عَلى عَبدِهِ؛۲خداوند زيباست، زيبايى را دوست دارد و دوست‌دار آن است كه نعمت خويش را بر بنده‌اش بنگرد.
به سخن ديگر، ميان تجمّل و تجمّل‌گرايى فرق است. تجمّل، به معناى آراستگى ظاهر، و تجمّل‌گرايى، به معناى افراط و زياده‌روى در آراستگى است. ميانه‌روى در بهره‌گيرى از نعمت‌هاى الهى و آراستگى زندگى، امرى در حد اعتدال نيكوست، امّا زياده‌روى در آن، مانند تنوّع بيش از حدّ لباس و لوازم آرايشى، و محيط‌آرايى جديد هر ساله منزل، اسراف و نكوهيده است.

3. تباه كردن ثروت

يكى از وظايف عقلى و شرعى شخص مسلمان، پيشگيرى از تباه شدن ثروت شخصى و مهم‌تر از آن، اندوخته‌هاى ملّى است. تباهى ثروت، گاه، در نتيجه سستى در پاسدارى از آن است و گاه، بر اثر مصرف نابجاى آن. در روايتى از امام على(آمده است:
مَن كانَ فيكُم لَهُ مالٌ فَإيّاهُ وَ الفَسادَ! فَإنَّ إعطاءَهُ فى غَيرِ حَقِّهِ تَبذيرٌ و إسرافٌ، و هُوَ يَرفَعُ ذِكرَ صاحِبِهِ فِى النّاسِ و يَضَعُهُ عِندَ اللَّـهِ. و لَم يَضَعِ امرُؤٌ مالَهُ فى غَيرِ حَقِّهِ و عِندَ غَيرِ أهلِهِ إلّا حَرَمَهُ اللهُ شُكرَهُم، و كانَ لِغَيرِهِ وُدُّهُم؛۳هر كس از شما كه مالى دارد، از فساد برحذر باشد كه هر آينه، اگر بخشيدن آن مال، نابجا باشد، ريخت و پاش و اسراف است و هر چند نامِ وى را در ميان مردم، بر مى‌كشد، وى را نزد خداوند، فرو مى‌آورَد. هيچ كس نيست كه مالش را نابجا و براى غير شايستگان صرف كند، جز آن‌كه خداوند، سپاس ايشان را از وى دريغ دارد و دوستىِ جز او در دلشان افتد.

1.. مسند ابن‌حنبل، ج۸، ص۲۵۸، ح۲۶۱۶۶؛ كنز العمال، ج۳، ص۱۹۲، ح۶۱۱۱.

2.. الكافي، ج۶، ص۴۳۸، ح۱؛ الخصال، ص۶۱۳، ح۱۰.

3.. الكافي، ج۴، ص۳۱، ح۳.

صفحه از 36