شيعه و سني در ايران پس از انقلاب، هفتهاي که دوازدهم و هفدهم در آن است، به عنوان هفته وحدت اعلام شده است. اکنون به بحث اصلي خود باز گرديم.
تواريخ شرعي در الكافي
بدون ترديد، كتاب الكافي با توجّه به تاريخ نگارش آن، يكى از كهن ترين آثارى است كه تواريخ شرعي مربوط به معصومان( را ثبت كرده است. اين، افزون بر مطالبى است كه با سند در تاريخ معصومان( دارد و حجم قابل ملاحظه اى از صفحات را به خود اختصاص داده است. مقصود ما در اين جا، اطّلاعاتى در حد چهار ـ پنج صفحه درباره تاريخ تولّد و وفات معصومان( به علاوه برخى از جزئيات است. حجم اين اطلاعات، زياد نيست؛ امّا آنچه جالب است، اينكه در روال طبيعى اسنادى مانند آنچه در طبيعت كتاب الكافي آمده، نيست. به همين دليل است كه مورد انتقاد ميرزا حسين نورى قرار گرفته است. وى مى نويسد:
شيخ كلينى، اگرچه ثقة الاسلام و فخر شيعه است و كتابش در اعتبار، بى نظير، امّا بر ناقد بصير، پوشيده نيست كه ايشان، در مقام ذكر تاريخ مواليد و وفات، معتنا به تحقيق و تميز صحيح از سقيم نبودند. لهذا با آن اعتنا به ذكر سند در هر خبرى،در اين جا قناعت كردند. به عبارت بعضى از مورّخان كه در نزد ايشان حاضر بود، چه ثمرى در معارف حقّه و اخلاق حسنه و اعمال جوارحيه ـ كه مرتّب بر معرفت آنها باشد ـ نبود و وضع كتاب براى آن سه فايده جليله كه ـ بحمدالله ـ متكفّل و مغنّى و چون نامش شافى و كافى است و اخبار موجوده در آن معادل، بلكه زياده از موجود در تمام صحاح ستّه اهل سنّت، و مؤيّد اين مطلب، آن كه در روز هم به ايشان موافقت كردند كه دوشنبه بود. ۱
ميرزا حسين نورى، با ارائه نقل هاى فراوانى ـ كه نخستين آنها از شيخ مفيد است ـ، به نقد نظر كلينى پرداخته و قرن به قرن از اين عالمان، از جمله كراجكى، شيخ طوسى، شيخ رضى الدين على حلّى (در العدد القويّة)، ابن طاووس و عدّه اى ديگر، نظر هفدهم را نقل كرده است. ۲
وى پس از نقل اقوالى كه به نظر وى، حاوى احاديثى در اين باره است، مى نويسد:
مدّعى تشيّع و متابعت ائمّه شيعه(، با ورود اين اخبار معتبره و تصريح اساطين دين، چگونه جرئت بر مخالفت كند و ترجيح قول ديگر دهد؟! ۳
از سوى ديگر، با توجّه به حديثى بودن او و دقّت وى در اسناد، انتظار آن مى رود كه گرچه سند اين قبيل عبارات را نياورده است، امّا آنها را بر اساس اسناد اختصاصى خود و همين طور با توجّه به آنچه در ميان شيعيان شهرت داشته، تنظيم كرده باشد.
اطلاعات كلينى درباره تاريخ معصومان( بيش از همه درباره پيامبر( است كه جزئياتى را ارائه كرده است. متن آن چنين است:
1.. ميزان السماء، ص۴۲۷ ـ ۴۲۸.
2.. همان، ص۴۳۱ ـ ۴۳۲.
3.. همان، ص۴۳۶.