زهد و بهداشت روان - صفحه 147

دلبستگي به دنيا انسان را دچار اشتهاي سيري ناپذيري مي‌گرداند که با هيچ مقدار از دنيا سيراب نمي‌شود و به نهايت آرزوهاي خود نمي‌رسد. او پيوسته دچار احساس فقر و نيازمندي خواهد شد. همچنين دچار پريشاني و آشفتگي خاطر و اشتغال فکري و رواني خواهد شد. ۱ به همين جهت، هر چند از نعمت‌هاي دنيا برخوردار باشد، اما باز دچار حزن و اندوه خواهند بود. ۲ در نتيجه، فقط رنج و درد و خستگي خود را افزايش داده است. ۳

درمان

گفتيم كه رغبت و دلبستگي به دنيا ـ كه ريشه عدم تعادل در خوشايند و ناخوشايند زندگي است ـ موجب بروز بدمستي و خوش‌گذراني در حالت اول و بي‌تابي و نابردباري در حالت دوم مي‌گردد. با توجه به اين حقيقت، معلوم مي‌گردد که راه درمان اين مشكل، قطع رغبت و دلبستگي به دنياست. اگر رشته دلبستگي به دنيا قطع گردد، انسان نه در خوشايند زندگي بدمستي مي‌كند و نه در ناخوشايند آن بي‌تاب مي‌گردد. اين، همان چيزي است که در ادبيات دين به عنوان زهد شناخته مي‌شود. اگر زهد يا بي رغتبي به دنيا در فرد به وجود آيد، نه دچار حسرت در ناخوشايندي‌ها مي‌گردد و نه دچار مستي در خوشايندي‌ها. اين، بدان جهت است که فرد زاهد وابسته نبوده و از قيد و بند دنيا آزاد است، از اين رو، در کش و قوس زندگي دچار نوسانات رواني سخت نمي‌گردد و به همين جهت، راحت زندگي مي‌کند. در قرآن كريم از اين حالت رواني مثبت، با عبارت (لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّـهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ(۴ ياد شده و در روايات، آن را محصول زهد دانسته‌اند. در روايات تصريح شده كه زهد و بي‌رغبتي به دنيا موجب مي‌شود كه نه مصيبت‌ها و گرفتاري‌ها او را دچار حسرت و افسوس سازد، و نه نعمت‌ها و بهره‌هاي دنيوي او را دچار فرح و بدمستي سازد. امام علي( در اين باره مي‌فرمايد:

1.. رسول الله(: مَن أصبَحَ وأمسي وَالدُّنيا أکبَرُ هَمِّهِ، جَعَلَ اللهُ تَعالَي الفَقرَ بَينَ عَينَيهِ وشَتَّتَ أمرَهُ، ولَم ينَل مِنَ الدُّنيا إلاّ ما قُسِمَ لَهُ. عنه(: مَن کانَتِ الدُّنيا هَمَّهُ، جَعَلَ اللهُ فَقرَهُ بَينَ عَينَيهِ، وفَرَّقَ عَلَيهِ شَملَهُ، ولَم يأتِهِ مِنَ الدُّنيا إلاّ ما قُدِّرَ لَهُ. عنه(: مَن أصبَحَ وَالدُّنيا أکبَرُ هَمِّهِ فَلَيسَ مِنَ اللهِ في شَيءٍ، وألزَمَ قَلبَهُ أربَعَ خِصالٍ: هَمّاً لا ينقَطِعُ عَنهُ أبَداً، وشُغُلاً لا ينفَرِجُ مِنهُ أبَداً، وفَقراً لا يبلُغُ غِناهُ أَبَداً، وأمَلاً لا يبلُغُ مُنتَهاهُ أبَداً. عنه(: أنَا زَعيمٌ بِثَلاثٍ لِمَن أکَبَّ عَلَي الدُّنيا: بِفَقرٍ لا غِناءَ لَهُ، وبِشُغُلٍ لا فِراقَ لَهُ، وبِهَمٍّ وحُزنٍ لاَ انقِطاعَ لَهُ. الإمام علي(: مَن أسرَفَ في طَلَبِ الدُّنيا ماتَ فَقيراً. عنه(: الزّاهِدونَ فِي الدُّنيا مُلوکُ الدُّنيا وَالآخِرَةِ، ومَن لَم يزهَد فِي الدُّنيا ورَغِبَ فيها فَهُوَ فَقيرُ الدُّنيا وَالآخِرةِ. ومَن زَهِدَ فيها مَلَکَها، ومَن رَغِبَ فيها مَلَکَتهُ. دنيا و آخرت در قرآن و حديث، ج۱، ص۴۴۲، ح۷۱۲ ـ ۷۱۷.

2.. رسول الله(: الرَّغبَةُ فِي الدُّنيا تُکثِرُ الهَمَّ وَالحُزنَ. عنه( ـ في بَيانِ مَضارِّ حُبِّ الدُّنيا ـ : مَنِ استَشعَرَ الشَّغَفَ بِها مَلأَت ضَميرَهُ أشجاناً لَهُنَّ رَقصٌ علي سُوَيداءِ قَلبِهِ: هَمٌّ يشغَلُهُ، وغَمٌّ يحزُنُهُ، کَذلِکَ حَتّي يؤخَذَ بِکَظَمِهِ فَيلقي بِالفَضاءِ مُنقَطِعاً أبهَراهُ، هَيناً عَلَي اللهِ فَناؤُهُ وعَلَي الإِخوانِ إلقاؤُهُ. الإمام الصادق(: مَن تَعَلَّقَ قَلبُهُ بِالدُّنيا تَعَلََّق قَلبُهُ بِثَلاثِ خِصالٍ: هَمٍّ لا يفني، وأمَلٍ لا يدرَکُ، ورَجاءٍ لا ينالُ. دنيا و آخرت در قرآن و حديث، ج۱، ص۴۲۲ ـ ۴۲۶، ح۶۸۲ و ۶۸۶ و ۶۸۸.

3.. رسول الله(: الزُّهدُ فِي الدُّنيا يُريحُ البَدَنَ، وَالرَّغبَةُ فِي الدُّنيا تُتعِبُ البَدَنَ. الإمام عليّ(: مَن زَهِدَ فِي الدُّنيا استَراحَ قَلبُهُ وبَدَنُهُ، ومَن رَغِبَ فيها تَعِبَ قَلبُهُ وبَدَنُهُ. دنيا و آخرت در قرآن و حديث، ج۱، ص۴۲۲، ح۶۷۷ و ۶۷۸.

4.. سوره حديد، آيه ۲۳.

صفحه از 160