غاليان و انديشه تحريف قرآن - صفحه 191

غلو موصوف نيستند، برخي از آن اعتقادات، اخلاقيات و اعمال را يافت. از سوي ديگر، نمي‌توان يك نحله‌ را از هر‌ حيث، اهل غلو در همه اعتقادات دانست؛ زيرا ممكن است برخي در اعتقاداتي غلو كرده و در اعتقاداتي، معتدل و متكي بر نقل صحيح و عقل سليم باشند.
تزلزل و بي‌ثباتي مفهوم غلو ـ كه به آن اشاره شد ـ به دليل مبنايي بودن اين موضوع، در حصول نتيجة تحقيق حاضر مؤثر است. ترديدي نيست كه اظهار نظر دربارة هر يك از افراد زنجيره اسناد روايات تحريف، بحثي خارج از توان و محدوده اين پژوهش است و از طرفي، تعدد ديدگاه‌هاي رجالي دربارة شخصيت‌هاي مزبور، از سوي رجال‌شناسان، به سختي قابل جمع است. با توجه به موانع موجود و به منظور شفاف سازي كامل در اين مسأله، بر آنيم تا در اين مسير، كليه افرادي را كه در ضمن سلسله اسناد روايات تحريف واقع شده‌اند، در صورت داشتن اتهام به غلو از سوي يكي از رجال‌شناسان معتبر شيعه، همانند شيخ طوسي، نجاشي، كشي و حتي رجالي منتقدي چون ابن غضايري، در زمره راويان متهم به غلو بياوريم. به عبارت ديگر، ما در اين جا، دعواي موجود بر سر تعيين مفهوم و مصداق غالي را به صاحبان خود اين فن، احاله داده و خود را از وارد شدن به اين حوزه دور مي‌داريم. بر اين اساس، مثلاً اين قدح به اين نوشتار وارد نخواهد بود كه چرا شخصيتي چون محمدبن سنان ـ كه دفاع‌هاي قوي و جدي از وي صورت گرفته است ـ در زمرة اين‌گونه راويان قرار گرفته است؟ ما در تضمين هر گونه پيش داوري خود نسبت به نتيجه تحقيق، حتي اذعان داريم كه چه بسا افرادي، جزء ثقات و معتمدين بوده‌اند، اما به دليل اختلافات مكاتب رجالي و يا حتي به دليل دشمن تراشي‌هاي فرقه‌اي به غلو متهم شده‌اند و حال آن‌كه در واقع، داراي عقايدي معتدل و به دور از غلو بوده‌اند. ۱
متهم شدن به غلو به همان نحو كه ريشه در اهميت اين جريان خطرناك در عالم تشيع دارد، از اين لحاظ نيز قابل دقت است كه چه بسا، برخي از اين تهمت ‌براي مقاصد مكتبي خود استفاده مي‌كرده‌اند. از اين رو، مي‌بينيم كه قمي‌ها و ابن‌غضايري ـ كه شأن و منزلت خاصي براي ائمه( قايل بودند و تعدي از آن منزلت را غلو مي‌دانستند ـ هنگام بررسي احوال راويان به روايات آنها دقت مي‌كردند و هر گاه در روايات آنان، مطلبي را مي‌يافتند كه با عقيده‌اشان درباره ائمه( منافات داشت و از آن حدي كه براي ائمه( قايل بودند، فراتر رفته بود، راوي آن را متهم به غلو و روايات آن را رد مي‌كردند. لذا مشاهده مي‌كنيم كه بسياري از افراد كه متهم به غلو شده‌اند، اتهامشان از سوي قمي‌ها و ابن‌غضايري بر آنان وارد شده است و به دنبال اين اتهام، آنها را به دروغ گويي و حديث سازي نيز متهم كرده‌اند؛ ۲ فرآيندي كه به وضوح، دخالت دادن عقايد فرقه‌اي و مكتبي در آن هويداست. جالب است كه بدانيم برخي معتقدند: اصل غلو، عقايد معتدل شيعه بوده است كه اذهان ضعيف و نيز مغرض، آنها را از حد منطقي خود خارج كرده و به غلو كشانيده است. ۳

1.. تنقيح المقال، ج۱، ص۲۱۲.

2.. كليات في علم الرجال، ص۹۳ به نقل از الفوائد الرجالية، ص ۹ - ۳۸.

3.. تاريخ تشيع در ايران از آغاز تا قرن هفتم هجري،، ص۱۱۰.

صفحه از 221