غاليان و انديشه تحريف قرآن - صفحه 192

حضور غاليان در حوزه‌هاي علمي ـ حديثي

غلات، به عنوان يك جريان فكري، تأثيرات قابل توجهي را بر فضاي فرهنگي جامعه شيعي ايجاد مي‌كردند. ائمه( نيز، همواره خطر اين گروه را به پيروان خود گوشزد مي‌نمود و چنين افكاري را طرد مي‌كردند. از پيامبر( نقل شده است كه از غلو در دين خود بر حذر باشيد كه غلو در دين، پيشينيان شما را نابود ساخت. ۱ يا اين‌كه فرمودند: دو گروه از امت من، بهره‌اي از اسلام ندارند: يكي آن‌كه عليه اهل‌بيت من جنگ در پيش گيرد و ديگر آن‌كه در دين غلو كند و منحرف شود. ۲ از حضرت علي( نقل شده است كه دو كس به خاطر من به هلاكت رسيدند؛ عاشق غالي و دشمن خشمگين. ۳ يا در جاي ديگري فرمودند: از غلو درباره‌ ما حذر كنيد. ۴ امام صادق( مي‌فرمايند: از غلات نسبت به جوانان خود برحذر باشيد؛ مبادا آنان را فاسد سازند. ۵ هم ايشان مي‌فرمايند: كمترين چيزي كه به وسيله آن، انسان از ايمانش خارج مي‌شود، آن است كه در مجلس يك غالي بنشيند، سخنانش را گوش دهد و آنها را تصديق كند. ۶ در جاي ديگري نيز، ايشان درباره ياران ابوالخطاب و غلات به مفضل فرمان مي‌دهد: اي مفضل، با آنها نشست و برخاست نكنيد و با آنها نخوريد و نياشاميد و با آنها مصافحه نكنيد و به آنها ارث ندهيد. ۷
اما با وجود صدور چنين ارشاداتي از ناحيه ائمه(، معارف شيعه از دستبرد غاليان و افكار غاليانه مصون نماند. در اينجا به مواردي از اين تأثيرات سوء اشاره مي‌كنيم:

ارائه تصويري غلط از ائمه(

غلات، به مقتضاي تفكر افراطي گرايانه خود نسبت به ائمه(، سعي در اين داشتند تا ائمه( را از آنچه هستند، بالاتر نشان دهند. غلو در فضايل و مناقب ائمه اطهار( يا ساير بزرگان ديني، بخصوص اثبات علم غيب و اعتقاد به تفويض و كارگزاري و دخالت مستقل ائمه( در خلقت، تقسيم ارزاق و تعيين آجال بندگان، انتساب برخي از معجزات و كرامت‌ها به آنان را، بدون آن‌كه تمام معجزات و كرامات صادر شده را نفي كنيم، مي‌توان نمونه‌هايي از اين دست دانست. احاديث زيادي وجود دارند كه ائمه اطهار( در زمان خود، غاليان را از خود راندند و انديشه‌هايشان را رسوا كردند و از آنها تبري جستند و آنان را لعن ‌نمودند و از شيعيان نيز ‌خواستند چنين نمايند. ائمه( در ارشادات خود اظهار مي‌داشتند كه خود، بندگان خداوند هستند، نمي‌توانند، به صورت مستقل، براي خويش سودي جلب كنند يا زياني را دفع نمايند، خدا يا پيامبر نيستند، علم غيب نمي‌دانند، حلال و حرام را از كتاب خدا مي‌گيرند، مقدراتشان به

1.. صحيح بخاري، ج۸، ص۱۴۴.

2.. من لا يحضره الفقيه، ج۳۷، ص۴۰۸.

3.. شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۱۰۵.

4.. الخصال، ص۴۱۶.

5.. بحار الانوار، ج۲۵، ص۲۶۵.

6.. همان، ص۲۷۰

7.. همان، ص۲۹۶

صفحه از 221