غاليان و انديشه تحريف قرآن - صفحه 193

دست خداوند است، مي‌ميرند، مبعوث مي‌شوند، حساب و كتاب دارند و... در اينجا نمونه‌هايي از اين ارشادات را مي‌آوريم:
1. امام صادق( به يكي از اصحاب خود به نام اسماعيل بن عبدالعزيز ـ كه افكاري غلو آميز داشت ـ فرمود: اي اسماعيل، براي من آبي در محل وضو بگذار تا وضو بگيرم. اسماعيل نيز چنين كرد و سپس با خود گفت: من درباره او اعتقاداتي چنين و چنان دارم (‌مثل اين‌كه او پروردگار است و خالق و رازق) در حالي كه او احتياج به وضو گرفتن پيدا مي‌كند. وقتي كه امام صادق( از محل وضو خارج شد، فرمود: اي اسماعيل، ساختمان را بيش از آنچه كه ظرفيت دارد، بالا نبريد كه منهدم خواهد شد؛ ما را مخلوق قرار دهيد و آن گاه، هر چه مي‌خواهيد درباره ما بگوييد. ۱
2. در حديث ديگري امام صادق( پس از لعن مغيره مي‌فرمايد: خداوند لعنت كند كسي ر ا كه درباره ما چيزي مي‌گويد كه ما خود نمي‌گوييم و خداوند لعنت كند كسي را كه ما را از بندگي خارج كند؛ از بندگي خدايي كه ما را آفريده است و ما به سوي او باز خواهيم گشت و امور ما در قبضه اوست. ۲ 3. در روايت ديگري، شخصي به امام صادق( مي‌گويد: آنها مي‌گويند شما عدد قطره‌هاي باران و ستارگان و برگ‌هاي درختان و نيز وزن آنچه در درياست و عدد خاك‌ها را مي‌دانيد. امام صادق( با شنيدن اين سخنان سر بر آسمان بالا برد و فرمود: سبحان الله! سبحان الله! نه به خدا سوگند! اينها را جز خداوند نمي‌داند. ۳
در همين زمينه و درگسترة همين تصاوير نادرست از ائمه بود كه گروهي از غاليان زمان امام موسي بن جعفر(، ادعاي مهدويت حضرت را داشتند. ۴

2. رواج اباحي‌گري

كتب ملل و نحل يكي از خصوصيات مشترك همه فرقه‌هاي غلات را اباحي گري و بي‌بند و باري دانسته‌اند. شايد بتوان گفت كه غلات، بويژه سران آنها از راه ترويج اباحي‌گري توانستند بسياري از مردم كم ظرفيت و بي‌بند و بار را به دور خود جمع كنند و در عين حال، براي طرفداران خود ديني بسازند كه در آن هم فرد، خود را متدين به يك دين حس مي‌كرد و هم آزادي كامل در بر آوردن نيازهاي مادي و شهواني خود داشت.
بسياري از غلات، معرفت امام و رهبر را ـ كه عمدتاً همان رهبران غلات بودند ـ جايگزين تمام اعمال و احكام شرع مي‌دانستند و مي‌گفتند:‌ هر كه امام و پيامبر را شناخت، هر كاري خواست بكند و همه احكام شرع، از او برداشته شده است. ۵ همچنين گفته‌ شده: غلات، تكاليف شرعي مانند نماز و روزه و حج را از امور نمادين دانسته و بر آن بودند كه معرفت يا محبت امام(، براي رستگاري كفايت مي‌كند و نيازي به انجام تكاليف شرعي نيست. ۶

1.. همان، ج۲۵، ص۲۷۹.

2.. همان.

3.. همان، ص۲۹۴.

4.. فرق الشيعة، ص۹۳.

5.. المقالات و الفرق، ص۳۹، ص۶۳؛ فرق الشيعة، ص۴۹.

6.. پژوهشي در تاريخ حديث شيعه، ص۲۹۸.

صفحه از 221